کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهریار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شهریار اول
لغتنامه دهخدا
شهریار اول . [ ش َ ریا رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) از حکمرانان رویان و رستمداراز سلسله ٔ پادوسبان 147 - 177 هَ . ق . (التدوین ).
-
شهریار اول
لغتنامه دهخدا
شهریار اول . [ ش َ ریا رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) نام یکی از ملوک باوندیه ٔ مازندران 183 تا 211 هَ . ق . (التدوین ).
-
شهریار دوم
لغتنامه دهخدا
شهریار دوم . [ ش َ ریا رِ دُ وُ ] (اِخ ) از حکمرانان رویان و رستمدار از سلسله ٔ پادوسبان ملوک طبرستان معروف به گاوباره 286 - 301 هَ . ق . (از التدوین ).
-
شهریار ساسانی
لغتنامه دهخدا
شهریار ساسانی . [ ش َ ریا رِ ] (اِخ ) لقب شهروراز (629 م .) سردار ساسانی . رجوع به شهروراز و ساسانیان شود.
-
شهریار سوم
لغتنامه دهخدا
شهریار سوم . [ ش َ ریا رِ س ِ وُ ] (اِخ ) از حکمرانان رویان و رستمدار از سلسله ٔ پادوسبان ملوک طبرستان معروف به گاوباره 313 - 325 هَ . ق . (از التدوین ).
-
شهریار کازرونی
لغتنامه دهخدا
شهریار کازرونی . [ ش َ ریا رِ زِ ] (اِخ ) ابواسحاق . وفاتش در سال 424 هَ . ق . در عهد القائم خلیفه بوده است و 69 سال عمر داشته . (تاریخ گزیده ص 783).
-
فول شهریار
لغتنامه دهخدا
فول شهریار. [ ش َهَْ رْ ] (اِخ ) رباطی بوده است در فارس که در کنار رباط صلاح الدین در دشت رون واقع بوده است . (از نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی چ لیدن صص 134 - 185).
-
قصر شهریار
لغتنامه دهخدا
قصر شهریار. [ ق َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز در 10 هزارگزی جنوب خاور شیراز و 2 هزارگزی راه فرعی شیرازبه خرچول . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 131 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، صیفی وشغل اهالی...
-
ای شهریار
لغتنامه دهخدا
ای شهریار. [ اَ / اِ ش َ ] (اِ مرکب ) نام روز سی ام است از ماههای ملکی . || (منادا) خطاب به کلانتر و شهریار. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (هفت قلزم ).
-
باغ شهریار
لغتنامه دهخدا
باغ شهریار. [ غ ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستانی از موسیقی ایرانی . (یادداشت مؤلف ). از دستانهائی که باربد در وصف قدرت و ثروت خسرو پرویز ساخته بوده است . (از ایران در زمان ساسانیان ص 508) : بر بید عندلیب زند باغ شهریاربر سرو زندباف زند تخت ار...
-
بند شهریار
لغتنامه دهخدا
بند شهریار. [ ب َ دِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام نوایی است از موسیقی . (برهان ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (آنندراج ) : بر بید عندلیب زند بند شهریاربر سرو زندواف زند بخت اردشیر. منوچهری .چون افسر بهار بود بانگ عندلیب چون بند شهریار بود بانگ طیطوی .م...
-
حسن شهریار
لغتنامه دهخدا
حسن شهریار. [ ح َ س َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) رجوع به شهریار و تاریخ گزیده ص 545 شود.
-
پیر شهریار ثانی
لغتنامه دهخدا
پیر شهریار ثانی . [ ش َ یارِ ] (اِخ ) رجوع به پیر شهریار مذکور در فوق شود.
-
رستم بن شهریار
لغتنامه دهخدا
رستم بن شهریار. [ رُ ت َ م ِ ن ِ ش َرْ] (اِخ ) ابن شروین بن رستم بن سرخاب بن قارن بن شهریاربن شروین بن سرخاب بن مهرمردان بن سهراب بن باوان بن شاپوربن کیوس بن قباد. سیزدهمین و آخرین کس از سلسله ٔ باوندیه (اسپهبدان طبرستان ) که در سال 416 هَ . ق . در ج...
-
جستوجو در متن
-
nectarous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهریار