کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهریار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سلطان
فرهنگ واژههای سره
پادشاه، شهریار
-
شاهنشاه
واژگان مترادف و متضاد
پادشاه، سلطانالسلاطین، شهریار، ملک
-
باد سام
لهجه و گویش تهرانی
باد گرم تابستانی شهریار.
-
خَشی
لهجه و گویش تهرانی
باد گرم شهریار در تابستان
-
هورام
لغتنامه دهخدا
هورام . (اِخ ) نام شهریار جازر بود که هنگام گشودن فلسطین بر جازر شهریار بود. (قاموس کتاب مقدس ).
-
پیر شالیار
لغتنامه دهخدا
پیر شالیار. [رِ ] (اِخ ) پیر شهریار بزبان کردی . رجوع به پیر شهریار شود. (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 120).
-
خسرو
واژگان مترادف و متضاد
پادشاه، شاه، شهریار، ملک، شاهنشاه
-
sericultural
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهریار، وابسته به پرورش کرم ابریشم
-
کهنز
واژهنامه آزاد
يكي از شهركهاي شهرستان شهريار در استان تهران
-
عراقی
لغتنامه دهخدا
عراقی . [ ع ِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن شهریار شود.
-
خدیو
واژگان مترادف و متضاد
امیر، پادشاه، خدیور، خلیفه، سلطان، شهریار
-
sovereigns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حاکمان، پادشاه، سلطان، شهریار، فرمانروا، سایس، طرفدار
-
sovran
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sovran، پادشاه، شهریار، با اقتدار، دارای قدرت عالیه
-
پادشاه
واژگان مترادف و متضاد
امیر، تاجور، خدیو، سلطان، سلطان، شاه، شاهنشاه، شهریار، ملک ≠ رعیت
-
فرام
لغتنامه دهخدا
فرام . [ ف َ ] (اِخ ) شهریار یرموت . (قاموس کتاب مقدس ).