کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهرنشینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شهرنشینی
مترادف و متضاد
تمدن، مدنیت ≠ بادیهنشینی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهرنشینی
واژگان مترادف و متضاد
تمدن، مدنیت ≠ بادیهنشینی
-
شهرنشینی
لغتنامه دهخدا
شهرنشینی . [ ش َ ن ِ ] (حامص مرکب ) تمدن . حضارت . (یادداشت مؤلف ). شهرنشینی در ایران سابقه ٔ کهن دارد، و بعضی از نخستین شهرهای مهم دنیا در ایران بوجود آمده مانند شوش و هگمتانا. (از ایرانشهر ج 1 ص 101). رجوع به ایرانشهر و تاریخ تمدن جرجی زیدان شود.
-
جستوجو در متن
-
linnaeanism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
urbanises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
urbanolatry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
urbanising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
urbanise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
urbanised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
urbanist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی
-
مدنیت
واژگان مترادف و متضاد
تمدن، شهرنشینی ≠ بدویت، چادرنشینی
-
مدنی الطبع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹مدنیبالطبع› madaniyyottab' آنکه طبعاً مایل به شهرنشینی و تمدن است.
-
urbanisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی، شهری سازی، اسکان در شهر
-
urbanization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرنشینی، شهری سازی، اسکان در شهر
-
حضارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حِضارَة و حَضارَة، مقابلِ بداوت] [قدیمی] he(a)zārat شهرنشینی؛ اقامت در شهر؛ تمدن.