کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهرمیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهرمیان
لغتنامه دهخدا
شهرمیان . [ ش َ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگ و نیمی میانه ٔ شمال و مشرق آسپاس به فارس . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
جستوجو در متن
-
کوشک زر
لغتنامه دهخدا
کوشک زر. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرمیان که در بخش مرکزی شهرستان آباده واقع است و 150 تن سکنه دارد. در نزدیکی این ده خرابه هایی از عهد ساسانیان وجود دارد. این ده را قصرزر نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
بادکی
لغتنامه دهخدا
بادکی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرمیان بخش مرکزی شهرستان آباده . در 36هزارگزی باختر اقلید نزدیک راه فرعی ده بید به خسروشیرین در جلگه واقعست . هوایش سرد و جمعیتش 50 تن میباشد. آبش از رودخانه ٔ شادکام و قنات و محصولش غلات ، حبوبات و شغل مردمش ...
-
بازبچه
لغتنامه دهخدا
بازبچه . [ ب َ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرمیان بخش مرکزی شهرستان آباده که در 18 هزارگزی جنوب باختر اقلید و یک هزارگزی شمال خاور راه فرعی کولار به ده بید در دامنه قرار دارد. منطقه ای است سردسیر با 200 تن سکنه . آبش از چشمه و قنات . محصولش غلات ...
-
خنگشت
لغتنامه دهخدا
خنگشت . [ خ ُ گ ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای دوازده گانه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده است بحدود و مشخصات زیر: شمال کوههای مشکان و دلونظر و کوه سیب . باختر دهستان شهرمیان (جلگه ٔ تهران ) جنوب ارتفاعات احمدآباد و کوه لاله گون . خاور دهستان قنقری علیا. ...