کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهرزور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهرزور
لغتنامه دهخدا
شهرزور. [ ش َ رِ ] (اِخ ) خره ای وسیع بین اربل و همدان بود و در زمان یاقوت (قرن 7 هجری ) مردم آن کرد بودند. امروزه هم شهرکی بنام زور در جنوب شرقی سلیمانیه نزدیک مرز ایران و عراق در خاک عراق قرار دارد. (از فرهنگ فارسی معین ). شهری است بین اربل و همدان...
-
جستوجو در متن
-
شهزود
لغتنامه دهخدا
شهزود. [ ش َ ] (اِخ ) شهزور. شهرزور. (از ناظم الاطباء) (از برهان ). رجوع به شهرزور شود.
-
شهزور
لغتنامه دهخدا
شهزور. [ ش َ ] (اِخ ) مخفف شهرزور. (از برهان ) (از آنندراج ). رجوع به شهرزور شود.
-
پسی
لغتنامه دهخدا
پسی . [ ] (اِخ ) نام موضعی به شمال شهرزور.
-
پیرعمر
لغتنامه دهخدا
پیرعمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) موضعی بشمال شهرزور.
-
اسکی کفری
لغتنامه دهخدا
اسکی کفری . [ اَ ؟ ] (اِخ ) موضعی در جنوب شهرزور.
-
حرزالان
لغتنامه دهخدا
حرزالان . [ ح ِ ] (اِخ ) نام موضعی به مغرب شهرزور.
-
قنا
لغتنامه دهخدا
قنا. [ ق ِن ْ نا ] (اِخ ) همدانی گوید ناحیه ای است از شهرزور. (از معجم البلدان ).
-
بیر
لغتنامه دهخدا
بیر. (اِخ ) آبی است در دیار طی .(از معجم البلدان ). و بیر بدون الف و لام تعریف ، شهری است استوار از نواحی شهرزور. (از معجم البلدان ).
-
ابن ابی الشوک
لغتنامه دهخدا
ابن ابی الشوک . [ اِ ن ُ اَ بِش ْ ش َ ] (اِخ ) ابوالفارس سرخاب بن بدر. از امرای طغرل بک و برکیارق بن ملکشاه سلجوقی ، از نژاد کرد. در شهرزور و اطراف آن ولایت یافت و در سال 500 هَ .ق . درگذشت . فرزندان او صدوسی سال در شهرزور و حوالی آن فرمانروائی داشتن...
-
بابین
لغتنامه دهخدا
بابین . (اِخ ) نام عشیره ای از اکراد شهرزور: پس از آنکه بغداد بدست هلاکو افتاد اکراد شهرزور راه فرار پیش گرفتند، جماعتی بمصر رفتند و از آن میان عشیره ٔ لاوین و بابین به الجزایر (شمال آفریقا) افتادند. (تاریخ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ص 197 از دا...
-
کلاشی
لغتنامه دهخدا
کلاشی . [ ] (اِخ ) اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در قلعه ٔ جوانرود، ترخان آباد، باباخانی ، زهاب ، ماکوان و شهرزور کرمانشاهان سکنی دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 59).
-
جباری
لغتنامه دهخدا
جباری . [ ج َ ] (اِخ ) قصبه ٔ کوچکی است حدود بغداد در کنار دجله که جزو سنجاق شهرزور از ولایت موصل میباشد. سابقاً مرکز ناحیه بوده است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
دیلمستان
لغتنامه دهخدا
دیلمستان . [ دَ ل َ م ِ ] (اِخ ) قریه ای است در نزدیکی شهرزور و فاصله ٔ میان این دو محل نه فرسخ است . دیالمه در حمله های خود در این مکان اردو می زدند. (از معجم البلدان ).