کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهرب
لغتنامه دهخدا
شهرب . [ ش َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از ملوک آل نصر در حیره . (از مجمل التواریخ و القصص ص 153).
-
شهرب
لغتنامه دهخدا
شهرب . [ ش َ رَ ] (ع ص ) مرد کلانسال . (منتهی الارب ). مرد کلانسال و شیخ . || (اِ) حوضچه ٔ زیر خرمابن . (ناظم الاطباء). شهربة، یکی . رجوع به شهربة شود.
-
جستوجو در متن
-
شهربة
لغتنامه دهخدا
شهربة. [ ش َ رَ ب َ ] (ع اِ) مؤنث شَهْرَب . || یکی شَهْرَب . (منتهی الارب ). رجوع به شهرب شود.