کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهاب فزاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شهاب الدوله
لغتنامه دهخدا
شهاب الدوله . [ ش ِ بُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) نصربن صالح بن مرداس ابوکامل . دویمین از بنی مرداس به حلب از سال 420 تا 429 هَ . ق . و در این سال در جنگ با فاطمیان کشته شد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به آل مرداس و نصربن صالح بن مرداس شود.
-
شهاب الدوله
لغتنامه دهخدا
شهاب الدوله . [ ش ِ بُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) هارون بغراخان بن سلیمان . سومین از ایلک خانیه ٔ ترکستان . وفات او میان سالهای 383 و 384 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به آل افراسیاب و بغراخان و نیز الاَّثار الباقیه ص 133 شود.
-
شهاب الدوله
لغتنامه دهخدا
شهاب الدوله . [ش ِ بُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) لقب ابوسعد سلطان مسعودبن محمود غزنوی (421 - 432 هَ . ق .). رجوع به تاریخ عباس اقبال ص 287 و مجمل التواریخ والقصص ص 428 و 429 و تاریخ بیهقی ص 23، 332 و 601 و تاریخ گزیده ص 402 شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) ازمحتشمان قهستان بود. (تاریخ جهانگشای ج 2 ص 205).
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) اسفرائینی . وزیر الراشد باللّه عباسی . رجوع به حبیب السیر چ قدیم تهران ج 1 ص 312 و دستورالوزراء ص 92 شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) اوحدی ، ملقب به امیر اجل فاضل . او راست : عیون الحقایق راجع به تجارت و صنعت . (از کشف الظنون ).
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) بایزیدشاه (راجه ٔ کانس ) اولین کس از خاندان راجه ٔ کانس و سی وپنجمین از حکام بنگاله از سال 812 تا 817 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) بغرانشاه . بیستمین تن از حکام بنگاله از خاندان بلین سلطان دهلی . جلوس سال 718 هَ . ق . (در بنگاله ٔ غربی ). (یادداشت مؤلف ). و رجوع به طبقات سلاطین لین پول شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی خیاو است و 590 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن خوبی شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن عربشاه شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن فرح شهاب الدین ... شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن النقیب شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابوسعدبن عمر شود.
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابوسلیمان شهاب الدین شود.