کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنگول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شنگول
/šangul/
معنی
= شنگل: ◻︎ صبا زآن لولی شنگول سرمست / چه داری آگهی چون است حالش (حافظ: ۵۶۴).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. شادمان، شاد، مسرور
۲. سرخوش، سرمست، ملنگ، نشئه ≠ گرفته
دیکشنری
cheerful, frisky, frolicker, frolicsome, high-spirited, jaunty, jocosely, jocund, jolly, light, lively, merry, perky, rollicking, spirited, sprightly, tipsy
-
جستوجوی دقیق
-
شنگول
واژگان مترادف و متضاد
۱. شادمان، شاد، مسرور ۲. سرخوش، سرمست، ملنگ، نشئه ≠ گرفته
-
شنگول
لغتنامه دهخدا
شنگول . [ ش َ ] (ص ) سخت شادان و خرم . (آدمی ) سرخوش نیم مست . بانشاط. باروح . دل زنده . فیران . کسی که بر اثر خوردن شراب یا به علت توفیق یافتن در کار و پیروز شدن بر مشکلات خویش خوشحال و بانشاط شده باشد. (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). || شوخ و ظریف و ز...
-
شنگول
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (ص .) 1 - شوخ و ظریف . 2 - زیبا. 3 - عیار. 4 - سرمست ، سرخوش .
-
شنگول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] šangul = شنگل: ◻︎ صبا زآن لولی شنگول سرمست / چه داری آگهی چون است حالش (حافظ: ۵۶۴).
-
شنگول
دیکشنری فارسی به عربی
مرح
-
شنگول
لهجه و گویش تهرانی
سر حال، با نشاط/سبک مست
-
واژههای مشابه
-
شنگول و منگول
لغتنامه دهخدا
شنگول و منگول . [ ش َ ل ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) این دو کلمه در تداول عامه بیشتر برای بچه های بزبز قندی استعمال می شود و گاه پدر و مادر در مقام تحبیب فرزندان خود را چنین می نامند. اما به معنی شنگول نیز گاهی استعمال می شود و در این صورت باید من...
-
شاد و شنگول
فرهنگ فارسی معین
(دُ شَ) (ص مر.) بشاش و سرحال .
-
شنگول و سرمست
فرهنگ گنجواژه
سرحال.
-
شنگول و منگول
فرهنگ گنجواژه
سرحال.
-
شوخ و شنگول
فرهنگ گنجواژه
سرحال و شیطان.
-
سَرحال و شنگول
فرهنگ گنجواژه
سردماغ، سرکیف.
-
شاد و شَنگول
فرهنگ گنجواژه
مسرت.
-
شنگول و منگول
لهجه و گویش تهرانی
سر ذوق،زیبا