کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
active wiretapping
خطشنود فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] نوعی شنود خط برای تغییر دادههای درحالمبادله با تأثیر بر جریان آنها
-
گفت و شنود
فرهنگ فارسی معین
(گُ تُ شُ) (اِمص .) 1 - گفتن و شنیدن مکالمه . 2 - مباحثه ، جر و بحث .
-
بی گفت و شنود
لغتنامه دهخدا
بی گفت و شنود. [ گ ُ ت ُ ش ُ / ش ِ / ش َ ] (ق مرکب ) (از: بی + گفت + و + شنود) بدون گفتن و شنودن . بدون مباحثه و جر و بحث . بطور قطع. و رجوع به گفت و شنود شود.
-
گفت و شُنُود
فرهنگ گنجواژه
محاوره.
-
حرف و شنود
فرهنگ گنجواژه
گفتگو.
-
جستوجو در متن
-
لَا يَسْمَعُ
فرهنگ واژگان قرآن
نمي شنود
-
يَسْمَعُ
فرهنگ واژگان قرآن
مي شنود
-
لَّمْ يَسْمَعْهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را نشنيده و نمي شنود
-
لَا تَسْمَعُ
فرهنگ واژگان قرآن
نمی شنود- گوش نمی دهد
-
مشنود
واژهنامه آزاد
می شنود ، گوش می کند
-
گوشدادن
واژگان مترادف و متضاد
استماع، اصغا، شنود
-
اصغا
واژگان مترادف و متضاد
استماع، شنود، شنیدن، گوشفرادادن
-
استراق سمع
فرهنگ واژههای سره
شنود، فال گوش ایستادن
-
مباحثه
فرهنگ واژههای سره
گفتمان، گفتاورد، گفت و شنود
-
کر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: karr, kar] kar کسی که گوشش نمیشنود؛ ناشنوا.