کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شنوا
/šenavā/
معنی
شنونده؛ گوشدهنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
داعیه، سامع، شنونده، شنونده، مستمع ≠ کر، ناشنوا
دیکشنری
listener
-
جستوجوی دقیق
-
شنوا
واژگان مترادف و متضاد
داعیه، سامع، شنونده، شنونده، مستمع ≠ کر، ناشنوا
-
شنوا
لغتنامه دهخدا
شنوا. [ ش َ / ش ِ ن َ ] (نف ) که شنود. مقابل کر. آنکه کر نیست . دارای حس شنوائی . شنونده و مستمع و سامع. (ناظم الاطباء). سامع. سمیع. (دهار). شنونده و سمیع. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : و بادی در گوش او دمید شنوا شد. (قصص الانبیاء ص 191).بشنوانید مرا ش...
-
شنوا
فرهنگ فارسی معین
(ش نَ) (ص فا.) شنونده ، سمیع .
-
شنوا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) šenavā شنونده؛ گوشدهنده.
-
شنوا
واژهنامه آزاد
نیوشا
-
واژههای مشابه
-
شنوا شدن
لغتنامه دهخدا
شنوا شدن . [ ش َ / ش ِ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سامع شدن .- شنوا شدن دل ؛ درک کردن حقایق . ادراک کردن واقعیت ها : چون دل شنوا شد ترا از آن پس شاید اگرت گوش سر نباشد.ناصرخسرو.
-
hard-of-hearing 1, HOH, hearing impaired
کمشنوا 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] فردی که اُفت شنوایی ملایم تا شدید دارد
-
hard-of-hearing 2
کمشنوا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ویژگی فردی که اُفت شنوایی ملایم تا شدید دارد
-
واژههای همآوا
-
شنوع
لغتنامه دهخدا
شنوع . [ ش ُ ] (ع اِمص ) زشتی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قبح .
-
جستوجو در متن
-
hearing officer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسر شنوا
-
سَمِيعٌ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه شنوا
-
سمیع
واژگان مترادف و متضاد
شنوا، نیوشا ≠ ناشنوا، اصم