کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شند
لغتنامه دهخدا
شند. [ ش َ ](اِ) منقار مرغان . (برهان ) (جهانگیری ). منقار مرغ . (صحاح الفرس ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (اوبهی ). کلفت . نوک . نول . نُک . منقار. (یادداشت مؤلف ) : مرغ سپیدشند شد امروز ناودان گر ز آبریز میغ شد آن مرغ سرخ شند. عماره .|| مرغی است دانه ...
-
واژههای مشابه
-
شند کردن
لغتنامه دهخدا
شند کردن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، خرد و پراکنده و هموار کردن با زمین اطراف آوار یا کلوخهائی را. نرم کردن زمین و کلوخ . پهن کردن و گستردن آوار بر زمین . هموار کردن خاک و نخاله و کلوخ و غیره . شند کردن خاک ؛ نرم و گسترده کردن آن . (ی...
-
جستوجو در متن
-
شنید
لغتنامه دهخدا
شنید. [ ش َ ] (اِ) منقارمرغان . || چنگال مرغان . (ناظم الاطباء). این کلمه را به دو معنی فوق ناظم الاطباء آورده است و مصحف است و صحیح کلمه «شند» است . رجوع به شند شود.
-
کلفت
لغتنامه دهخدا
کلفت . [ ک َ ل َ ] (اِ) منقار مرغان را گویند. (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). شند و کلفت و بتپوز و منقار در ددان استعمال کنند و کلفت و شند، جز مرغ را نگویند. (لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 40). کلب . کلپ . کلف . منقار مرغ . (فرهنگ فارسی معین )...
-
بتپور
لغتنامه دهخدا
بتپور. [ ب َ ] (اِ) پوزه . شند. منقار مرغان . (از آثار و احوال رودکی ج 3 ص 119). بتفوز. و رجوع به بتفوز شود.
-
شندرقاز
لغتنامه دهخدا
شندرقاز. [ ش ِ دِ ] (اِ مرکب ) چندرقاز. «قاز» کمترین واحد پول و «شند» در آغاز آن باز برای تحقیر و کوچکتر کردن آمده است و این ترکیب بر روی هم بمعنی مبلغی بسیار ناچیز است : در ادارات دولتی ماهی شندرقاز به آدم حقوق میدهند. (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ). ...
-
چنگ
لغتنامه دهخدا
چنگ . [ چ ِ ] (اِ) منقار جانوران . (جهانگیری ). منقار مرغان . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر خطی ). منقار مرغان . و آن را شند نیز نامند. (شرفنامه ٔ منیری ). نوک مرغان : شبگیر کلنگ را خروشان بینی در دست عبیر و نافه ٔ مشک به چنگ .من...
-
چنارناز
واژهنامه آزاد
روستای چنار ناز از توابع شهرستان خاتم از استان یزد می باشد جاذبه های گردشگری این روستا بندر و قنات بهار خیز می با شند. فاصله زمینی این رو ستا تا مر کز شهر ستان 70 کیلو متر است . که تمام مسیر با جاده آسفالته ممکن است. این رو ستا از جنوب غرب به روستای ...
-
کلب
لغتنامه دهخدا
کلب . [ ک َ ل َ ] (اِ) گرد بر گرد دهان . (برهان ) (آنندراج ). گرداگرد دهان . (ناظم الاطباء). گرد بر گرد دهن . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 31) (اوبهی ). گرداگرد دهان . گرد بر گرد دهان . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : خشک شد کلب...
-
نول
لغتنامه دهخدا
نول . (اِ) منقار مرغان .(رشیدی ) (از بحر الجواهر) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج ) (مؤیداللغات ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوک . نک . تک . شند. چِنگ : هر چه جز عشق است شد مأکول عشق دو جهان یک دانه پیش نول عشق . مولوی .حرص بط ...
-
ناودان
لغتنامه دهخدا
ناودان . (اِ مرکب ) (از: ناو + دان ، پسوند ظرف ) گنابادی : نودون ، کردی : نوین ، نوینا (راه آب سنگی )، ناو (ناودان ، راه آب )، و نیز کردی : نودان (مجرای آب )، جائی که در آن ناو (ممرّ سفالین آب )،گذارند، مجازاً ممرّ آب (اطلاق محل به حال )، ممرّ خروج آ...
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) عمارةبن محمد یا احمد یا محمود مروزی از شعرای اواخر قرن چهارم ،معاصر آخرین پادشاهان سامانی و نخستین پادشاهان غزنوی . وفات ویرا مؤلف مجمعالفصحاء به سال 360 هَ . ق .گفته است و سپس قطعه ای از او در مدح سلطان محمود غزنوی و قطع...
-
تاریخ یهود
لغتنامه دهخدا
تاریخ یهود. [ خ ِ ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دوره های «یوم السبت » (استراحت و تعطیل روز هفتم ) و «یوبیل » (جشنی که در مذهب یهود در هر پنجاه سال یک بار برای پرداخت قروض و میراث و آزادی غلامان برپا میشد) به یهودیان اجازه داد که از برقرار ساختن مبدا...