کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنبه دشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طالم سه شنبه
لغتنامه دهخدا
طالم سه شنبه . [ ل ُ س ِ شَم ْ ] (اِخ ) نام محلی است کنار راه قزوین و رشت . میان سرکاجا و رود برده . در 323000 گزی تهران . در فرهنگ جغرافیایی آمده : دهی جزء دهستان سنگر کهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت . در 13هزارگزی جنوب خاوری رشت و 2هزارگزی باختر شوسه ...
-
سنا و شنبه
لغتنامه دهخدا
سنا و شنبه . [ س ِ وَ شِم ْ ب َ ](اِخ ) (ناحیت ...) مرکب از دو ناحیه سنا و شنبه است که میانه ٔ مشرق و شمال کالی واقع است و این ناحیه مشتمل بر پانزده قریه ٔ آباد است . رجوع به شنبه و فارسنامه ٔ ناصری ص 213 و جغرافیای غرب ایران ص 123 شود.
-
هر چهار شنبه یکبار
دیکشنری فارسی به عربی
اربعاء
-
بی بی سه شنبه
لهجه و گویش تهرانی
زن مقدسی که برای وی سفره نذر می کنند
-
هالو هفت شنبه
لهجه و گویش تهرانی
خیلی هالو،نادان
-
شنبه و یکشنبه
لهجه و گویش تهرانی
چند رنگ و نا هماهنگ(لباس)
-
جستوجو در متن
-
ماندستان
لغتنامه دهخدا
ماندستان . [دِ ] (اِخ ) بیابانی است سی فرسنگ در سی فرسنگ و در آن دیهها و نواحی است مانند ایراهستان بر ساحل دریا افتاده است و ریعی دارد چنانکه از یک من تخم هزار من دخل باشد و همه بخس است و جز آب باران هیچ آب دیگر نبود و مصنعها کرده اند که مردم آب از آ...
-
مندستان
لغتنامه دهخدا
مندستان . [ ] (اِخ ) یکی از بلوکهای دهگانه ٔ دشتی است به طول 60 و به عرض 30 هزار گز. از شمال محدود است به سنا و شنبه و از مغرب به دشتستان و از مشرق به بلوک بردستان و از جنوب به خلیج فارس . آب و هوای آن گرم و اراضی آن دارای رودهایی است که بواسطه ٔ عمق...
-
بازارگاه
لغتنامه دهخدا
بازارگاه . (اِ مرکب ) محل بازار. (ناظم الاطباء). آنجا که بازار کنند. میدان داد و ستد. آن قدر زمین که بازار در آن واقع شود. (آنندراج ) : بر پهلوی مکه و طایف چاهیست که آنرا ذوالنخال خوانند آنجا هرسال عرب را بازاری بود و نزدیک بازارگاه دشتی است بزرگ و آ...
-
شیح
لغتنامه دهخدا
شیح . (ع اِ) درمنه را گویند و بهترین آن ترکی است . (برهان ). گیاهی است ، بفارسی درمنه گویند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گیاهی است خوشبو که انواع مختلفی دارد، شیح بطور مطلق سه نوع است یکی دارای گلهایی زردرنگ که برگ آن به گیاه سداب ماند و آن ارمنی ...