کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنایع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شنایع
/šanāye'/
معنی
بدیها؛ زشتیها.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شنایع
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (اِ.) ج . شنیعه . 1 - زشتی ها، بدی ها، کارهای زشت . 2 - خطاها. 3 - فتنه ها، فسادها.
-
شنایع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] šanāye' بدیها؛ زشتیها.
-
جستوجو در متن
-
شنائع
لغتنامه دهخدا
شنائع. [ ش َ ءِ ] (ع اِ) شنایع. ج ِ شنیعة. بدیها و زشتیها. (از غیاث اللغات ). و رجوع به شنیعة شود.
-
شنیعة
لغتنامه دهخدا
شنیعة. [ ش َ ع َ ] (ع ص ) تأنیث شنیع. ج ، شنایع. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شنیع شود.
-
طباطبائی
لغتنامه دهخدا
طباطبائی . [ طَ طَ ] (اِخ ) علی بن محمد. صاحب شرح کبیر موسوم به ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل در فقه امامیه . این کتاب در دو جلد با مختصرالنافع ابی قاسم حلی در تهران بطبع رسیده است . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1226). در روضات الجنات آمده : الن...
-
غازان
لغتنامه دهخدا
غازان . (اِخ ) فرزند ارغون بن اباقابن هولاکوبن تولوی بن چنگیز، هفتمین ایلخانان مغولی (از هلاکو ببعد) ایران است که از سال 694 تا سال 703 هَ . ق . فرمانروای کشور ایران بوده است . غازان خان در زمان ایلخانی ارغون خان از طرف پدر مأمور اداره ٔ امور خراسان...