کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شناصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شناصی
لغتنامه دهخدا
شناصی . [ ش َ صی ی / ش ُ صی ی ] (ع ص ) اسب درازهیکل توانای نجیب . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به شناص شود.
-
واژههای همآوا
-
شناسی
لغتنامه دهخدا
شناسی . [ ش ِ ] (حامص ) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست :- آب شناسی . آدم شناسی . انجم شناسی . ایران شناسی .جمجمه شناسی . جنگل شناسی . جواهرشناسی . جوهرشناسی . حق شناسی . حیوان شناسی . خاک شناسی . خاورشناس...
-
جستوجو در متن
-
شناصیة
لغتنامه دهخدا
شناصیة. [ ش َ صی ی َ ] (ع ص ) فرس شناصیة؛ اسب توانای درازهیکل . (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شناص و شناصی شود.
-
شناص
لغتنامه دهخدا
شناص . [ ش َ ] (ع ص ) فرس شناص ؛ اسب درازهیکل توانای نجیب . (از منتهی الارب ). فرس شَناص و شَناصی ّ وشُناصی ّ؛ اسب دراز شدید نجیب . (از اقرب الموارد).