کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شناساندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شناساندن
/šenāsāndan/
معنی
آشنا ساختن؛ معرفی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آشنا کردن، معرفی
فعل
بن گذشته: شناساند
بن حال: شناسان
دیکشنری
acquaint, excuse, familiarize, headline, introduce, popularize, present
-
جستوجوی دقیق
-
شناساندن
واژگان مترادف و متضاد
آشنا کردن، معرفی
-
شناساندن
لغتنامه دهخدا
شناساندن . [ ش ِ دَ ] (مص ) تعریف . شناسانیدن . آشنا کردن . (یادداشت مؤلف ).شناختن فرمودن و شناسیدن کنانیدن . (ناظم الاطباء).
-
شناساندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹شناسانیدن› šenāsāndan آشنا ساختن؛ معرفی کردن.
-
جستوجو در متن
-
معرفی
فرهنگ واژههای سره
شناسایی، آشناسازی، شناساندن
-
معرفی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] mo'arrefi شناساندن کسی به کسی دیگر با گفتن نام و شغل او.
-
معرفی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شناسایی، معارفه ۲. شناساندن
-
معرفی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شناساندن ۲. ارائه کردن، عرضه کردن
-
log on, sign in, log in
ثبت ورود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل شناساندن خود به سامانۀ رایانهای یا شبکه برای استفاده از آن
-
village tourism
گردشگری روستانما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رویکردی در گردشگری که هدف آن شناساندن مقصدهای روستایی است
-
تعریف
فرهنگ واژههای سره
شناسانش، شناسه، کران نمود، شناساندن، ستایش
-
شناسانیدن
فرهنگ فارسی معین
(ش دَ) (مص م .) = شناساندن : آشنا کردن ، معرفی کردن .
-
شناسانیدنی
لغتنامه دهخدا
شناسانیدنی . [ ش ِ دَ ] (ص لیاقت ) لایق شناساندن .
-
declare
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام، اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن، اظهار داشتن، اعلان کردن، شناساندن
-
declares
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام می کند، اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن، اظهار داشتن، اعلان کردن، شناساندن