کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شناخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شناخت
/šenāxt/
معنی
۱. آشنایی.
۲. فهم و دریافت.
۳. علم و معرفت: ◻︎ نه هر سخن که برآید بگوید اهل شناخت / به سرّ شاه سر خویشتن نشاید باخت (سعدی: ۱۳۰).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آگاهی، بینش، دانش، شناسایی، عرفان، علم، معرفت
۲. آشنایی، اطلاع، درک، وقوف
۳. آشنا
فعل
بن گذشته: شناخت
بن حال: شناس
دیکشنری
cognition, cognizance, intimacy, knowledge, recognition, understanding
-
جستوجوی دقیق
-
شناخت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آگاهی، بینش، دانش، شناسایی، عرفان، علم، معرفت ۲. آشنایی، اطلاع، درک، وقوف ۳. آشنا
-
cognition
شناخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] افکار، دانستهها، تفاسیر، تعابیر، دریافتها و اندیشههای هر فرد
-
شناخت
فرهنگ فارسی معین
(ش ) 1 - (مص م .) شناسایی . 2 - (اِمص .) دریافت . 3 - معرفت .
-
شناخت
لغتنامه دهخدا
شناخت . [ ش ِ ] (مص مرخم ، اِمص ) اسم مصدر از شناختن . عرفان . معرفت . شناسایی . عرفه . علم . شناختن . (ناظم الاطباء). عرفه . (منتهی الارب ) : اندر شناخت راه حق تعالی . (منتخب قابوسنامه ص 10).آنکه خود را شناخت نتواندآفریننده را کجا داند. ناصرخسرو.اند...
-
شناخت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) šenāxt ۱. آشنایی.۲. فهم و دریافت.۳. علم و معرفت: ◻︎ نه هر سخن که برآید بگوید اهل شناخت / به سرّ شاه سر خویشتن نشاید باخت (سعدی: ۱۳۰).
-
شناخت
دیکشنری فارسی به عربی
ادراک
-
شناخت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bešešnâsâ طاری: vâšeynâsâ طامه ای: veyešnâsâ طرقی: vâšyâsâ کشه ای: vâšeynâsâ نطنزی: bašešnâsâ
-
واژههای مشابه
-
threat characterization
شناخت تهدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ارزیابی ماهیت و ابعاد و مقاصد تهاجم درحالشکلگیری
-
cognitive therapy
شناختدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی مبتنی بر این نظر که مشکلات عاطفی و رفتاری یک فرد حاصل شیوههای غیرانطباقی یا تفکر نادرست و نگرشهای تحریفشدۀ او نسبت به خود و دیگران است
-
common knowledge
شناخت مشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] اطلاعاتی در یک بازی که همۀ بازیگران درکی یکسان از آن دارند، یعنی همۀ بازیگران از اطلاعاتی که دیگر بازیگران دارند آگاهی دارند و از آگاهی آنان نسبت به آگاهی خود نیز آگاهند
-
cognitive aids
شناختیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هریک از فنونی که به فرایندهای شناختی مانند یادآوری کمک میکند
-
بومشناخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← بومشناسی
-
علم شناخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← علوم شناختی
-
گیهان شناخت
لغتنامه دهخدا
گیهان شناخت . [ گ َ / گ ِ ش ِ ] (اِ مرکب ) شناخت جهان . معرفت عالم . کیهان شناسی . گیتی شناسی .