کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمیله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شمیله
/šamile/
معنی
طبع؛ سرشت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شمیله
لغتنامه دهخدا
شمیله . [ ] (اِخ ) محمدبن حسن بن سهل ، برادر ذوالریاستین فضل بن سهل . این مرد از طرفداران علوی صاحب زنج بود و بعد تسلیم خلیفه شد و در خفا برای علویان دعوت کرد و به سال 286 هَ . ق . کشته شد. (مروج الذهب ج 2 ص 333). ... در عهد معتضد از وی سعایت کردند ک...
-
شمیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شمیلَة، جمع: شمائل] [قدیمی] šamile طبع؛ سرشت.
-
واژههای مشابه
-
شمیله، شمایل
لهجه و گویش تهرانی
شکل.
-
شکل و شَمیله
فرهنگ گنجواژه
شکل و شمایل.
-
شکل و شمایل/ شمیله
لهجه و گویش تهرانی
شکل و قیافه
-
جستوجو در متن
-
شمایل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شمائل] šamāyel ۱. [جمعِ شِمال و شَمیلَة] [قدیمی] طبعها؛ خویها.۲. شکل؛ صورت.