کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمس وزیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شمس حاجیان
لغتنامه دهخدا
شمس حاجیان . [ ش َ ] (اِخ )دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . آب آن از باراندوزچای . سکنه ٔ آن 172 تن . راه آنجا ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
شمس سیستانی
لغتنامه دهخدا
شمس سیستانی . [ ش َ س ِ سی ] (اِخ ) شمس الدین محمدبن نصر(نصیر) سگزی . معاصر ملک تاج الدین و از شعرا و فضلای زمان خود بود و کتب متعدد تألیف کرده از آن جمله «مجمعالبحرین » است . دو رباعی زیر از اوست :شاها باید کز تو دلی کم شکندلطف تو هزار لشکر غم شکند...
-
شمس فخری
لغتنامه دهخدا
شمس فخری . [ ش َ س ِ ف َ ] (اِخ ) شمس الدین بن فخرالدین اصفهانی . ادیب و شاعر اواسط قرن هشتم هجری بود. وی معاصر اتابک نصرةالدین احمدلر و خواجه غیاث الدین محمد رشیدی و شیخ ابواسحاق اینجو است . پدرش فخرالدین نیز شاعر و ادیب بود. شمس فخری در عنفوان شباب...
-
شمس قیس
لغتنامه دهخدا
شمس قیس . [ ش َ س ِ ق َ ] (اِخ ) شمس الدین محمدبن قیس رازی . رجوع به شمس الدین ... شود.
-
شمس کاشی
لغتنامه دهخدا
شمس کاشی . [ ش َ س ِ ] (اِخ ) از گویندگان بنام قرن ششم هجری بود و در سال 602 هَ . ق . در تبریز درگذشت و در مقبرةالشعراء سرخاب مدفون شد. دیوان ظهیر فاریابی را او جمع کرده است . (از تاریخ گزیده ص 821).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان استرآبادرستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان . سکنه ٔ آن 259 تن و آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایردی موسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل و سکنه ٔ آن 630 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش راور شهرستان کرمان . سکنه ٔ آن 1000 تن . آب آن از قنات و راه آنجا اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار. سکنه ٔ آن 111 تن . آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 202 تن . راه ماشین رو دارد. آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی شهرستان دزفول . سکنه ٔ آن 300 تن . راه آنجا ماشین رو. آب آن از رودخانه ٔ دز. ساکنان از عشایر بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 141 تن و آب آن ازچشمه و قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 147 تن و آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جی بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان . سکنه ٔ آن 1157 تن . آب آن از زاینده رود، چاه و قنات . راه آنجا ماشین رو. پست بهداری و در حدود 8 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
شمس آباد
لغتنامه دهخدا
شمس آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان ساوه . سکنه ٔ آن 635 تن . آب آن از قنات . راه آنجا ماشین رو است . (سر راه ساوه به تهران واقع است ). (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).