کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمایل ساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شمایل ساز
لغتنامه دهخدا
شمایل ساز. [ ش َ ی ِ ] (نف مرکب ) شمایل سازنده . نقاشی که تصویربزرگان دین را نقاشی کند. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
شمایل گردان
لغتنامه دهخدا
شمایل گردان . [ ش َ ی ِگ َ ] (نف مرکب ) کسی که تصویرهای قاب کرده ٔ بزرگان دین را به معرض نمایش گذارد. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
iconoclast
شمایلشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] کسی که به از بین بردن شمایلها اقدام میکند
-
iconoclasm
شمایلشکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] از بین بردن شمایلها
-
iconological
شمایلشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] مربوط به شمایلشناسی
-
iconologist
شمایلشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] کسی که در شناخت شمایلها تبحر و تخصص دارد
-
iconology
شمایلشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شناخت انواع شمایل
-
iconography
شمایلنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] عمل تصویر کردن شمایل
-
iconographic
شمایلنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] ویژگی آنچه مربوط به شمایلنگاری است
-
شیرین شمایل
لغتنامه دهخدا
شیرین شمایل . [ ش َ ی ِ ] (ص مرکب ) خوش هیکل . خوش اندام . (فرهنگ فارسی معین ). مطبوع و دلپذیر و نازنین و خوشنما و صاحب حسن . (ناظم الاطباء) : کار کلیم باشد آنجا مگس پرانی هر جا که دلربایی شیرین شمایل افتد. ابوطالب کلیم (از آنندراج ).|| نیکوصورت . (ف...
-
شیرین شمایل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] širinšamāyel زیباروی؛ نیکوروی؛ آنکه چهره و اندام زیبا دارد.
-
شمیله، شمایل
لهجه و گویش تهرانی
شکل.
-
iconograph
شمایلنگار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] آنچه از شمایلنگاری حاصل میشود
-
iconographer, iconographist
شمایلنگار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] کسی که شمایلنگاری میکند