کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شماص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شموص
لغتنامه دهخدا
شموص . [ ش ُ] (ع مص ) شماص . (ناظم الاطباء). رجوع به شماص شود.
-
شتابی
لغتنامه دهخدا
شتابی . [ ش ِ ] (حامص ) شتاب . شتابی کردن . شتاب کردن . و ظاهراً این صورت با این معنی در فارسی گویان هند متداول بوده است و در منتهی الارب بسیار دیده میشود. (یادداشت مؤلف ). زود و جلد. به طور عجله . شتاب و زودی . (ناظم الاطباء). جد. دَلهَثَة. شُماص ....
-
ملاص
لغتنامه دهخدا
ملاص . [ م ِ] (ع اِ) سنگ درشت سپید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جاریة ذات شماص و ملاص ؛ دختر نرم اندام شوخ بی باکانه پیش آینده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).