کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شماس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شماس
/šammās/
معنی
۱. خادم معبد.
۲. رتبۀ کلیسایی پایینتر از کشیش؛ خادم کلیسا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شماس
لغتنامه دهخدا
شماس . [ ش َم ْ ما ] (اِخ ) ابن عثمان بن شرید مخزومی از صحابه ٔ حضرت رسول (ص )و از پهلوانان صدر اسلام بود. و در جنگ بدر شرکت داشت و در غزوه ٔ احد شهید شد. حضرت رسول او را به سپر تشبیه کرد، زیرا به چپ و راست نگاه نکرد؛ مگر اینکه شماس را دید که با شمشی...
-
شماس
لغتنامه دهخدا
شماس . [ ش َم ْ ما ] (اِخ ) شماساس . نام یکی از سران سپاه افراسیاب که او را قارن بکشت در زمان کی قباد. (یادداشت مؤلف ) : سپهدار شماس پیش اندرون سپاهی همه دست شسته به خون .فردوسی .
-
شماس
لغتنامه دهخدا
شماس . [ ش َم ْ ما ] (ع اِ) از مهتران ترسا که موی میانه ٔ سر خود را بتراشد جهت ملازمت بیعت . ج ، شَمامِسَة. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از تاج العروس ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث ) (از آنندراج ). مهتر ترسایان در بلاد اسلام ب...
-
شماس
لغتنامه دهخدا
شماس . [ ش ِ ] (ع مص ) توسنی کردن اسب . (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پشت نادادن اسب . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (المصادر زوزنی ). توسنی اسب . (ناظم الاطباء) : رای او از فلک نشاند حرورحلم او از زمانه برد شماس . مسعودسعد...
-
شماس
لغتنامه دهخدا
شماس . [ش َم ْ ما ] (اِخ ) نام کسی که کیش آتش پرستی را وضع کرد. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (غیاث ) (از آنندراج ).
-
شماس
لغتنامه دهخدا
شماس .[ ش َم ْ ما ] (اِخ ) خلیل افندی . او راست ترجمه ٔ تاریخ حرب الانکلیز و الحبشه . (از معجم المطبوعات مصر).
-
شماس
فرهنگ فارسی معین
(شَ مّ) [ ع . ] (اِ.) از اصل سریانی به معنی خادم کلیسا، مقامی پایین تر از کشیش .
-
شماس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مٲخوذ از سُریانی] [قدیمی] šammās ۱. خادم معبد.۲. رتبۀ کلیسایی پایینتر از کشیش؛ خادم کلیسا.
-
شماس
واژهنامه آزاد
چموشی کردن عده ای در دین
-
واژههای مشابه
-
ابراهیم بن شماس
لغتنامه دهخدا
ابراهیم بن شماس . [ اِ م ِ ن ِ ش َم ْ ما ] (اِخ ) یکی از مشایخ و پیروان طریقت صوفیه درقرن چهارم هجری . اصلاً از مردم سمرقند بوده ، سپس به بغداد مسافرت کرد و چندی آنجا بسر برده و بسمرقند بازگشت و از او سخنانی در حِکَم و اخلاق نقل کرده اند.
-
واژههای همآوا
-
شماص
لغتنامه دهخدا
شماص . [ ش ِ ] (ع ص ) جاریة ذات شماص وملاص ؛ دختر سبک نرم بدن شوخ و ناگاه بی باکانه پیش آینده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
شماص
لغتنامه دهخدا
شماص . [ ش ُ ] (ع ص ) شتابی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) عجله . (اقرب الموارد). تعجیل . (ناظم الاطباء).
-
شماص
لغتنامه دهخدا
شماص . [ش ِ ] (ع مص ) توسنی کردن اسب (لغتی است در سین ، یعنی شماس ). (ناظم الاطباء).