کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شما
/šomā/
معنی
ضمیر دومشخص جمع؛ ضمیر جمع مخاطب. Δ از باب احترام بهجای ضمیر دومشخص مفرد نیز به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
diagram, project, you
-
جستوجوی دقیق
-
شما
لغتنامه دهخدا
شما. [ ش َ ] (ص )برهنه . عریان . || (اِ) قرصی از داروهای خوشبو که جهت خوشبو کردن منزل در روی آتش انداخته بخور دهند. شمامه . (ناظم الاطباء). رجوع به شمامه شود.
-
شما
لغتنامه دهخدا
شما. [ ش َ ] (ع اِ) شمع. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || موم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
شما
لغتنامه دهخدا
شما. [ ش ُ ] (ضمیر) ضمیر جمع مخاطب . ضمیر شخصی منفصل دوم شخص جمع. انتم . کم . انتن . (یادداشت مؤلف ) : کدام است مرد از شما نام خواه که آید پدید از میان سپاه . فردوسی .دل خرابی می کند دلدار را آگه کنیدزینهار ای دوستان جان من و جان شما. حافظ.ای صبا با...
-
شما
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ فر . ] (اِ.) تصویری کلی از چیزی بدون جزییات آن .
-
شما
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر) [پهلوی: šmāh] šomā ضمیر دومشخص جمع؛ ضمیر جمع مخاطب. Δ از باب احترام بهجای ضمیر دومشخص مفرد نیز به کار میرود.
-
شما
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šoma طاری: šemâ طامه ای: šomâ طرقی: šomâ کشه ای: šemâ نطنزی: šomâ
-
شما
دیکشنری فارسی به عربی
انت
-
واژههای مشابه
-
جان شما
لغتنامه دهخدا
جان شما. [ ن ِ ش ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یعنی سوگند بجان شما. (شرفنامه ٔ منیری ). این عبارت در جایی استعمال کنند که کسی چیزی را بکسی بسپارد و سفارش نماید که این را نیکو دار و محافظت کن . (آنندراج ) : جان شیرین من است این شعر و من پیش شمامی سپارم...
-
مال شما
دیکشنری فارسی به عربی
ک , لک
-
خود شما
دیکشنری فارسی به عربی
نفسک
-
شخص شما
دیکشنری فارسی به عربی
نفسک
-
در وجه شما
فرهنگ واژههای سره
برای شما
-
قابل شما را ندارد
فرهنگ واژههای سره
سزاوارتان نیست
-
صبح شما بخیر
لغتنامه دهخدا
صبح شما بخیر. [ ص ُ ح ِ ش ُ ب ِ خ َ / خ ِ ] (جمله ٔ دعایی ) تحیت بامداد است . روز به شما خوش . رجوع به صباح الخیر و صبحک اﷲ بالخیر شود.