کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شل و ول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شل کردن پیچ
دیکشنری فارسی به عربی
فک
-
شل وسرزبانی تلفظ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
لثغة
-
دارای عضلا ت شل
دیکشنری فارسی به عربی
مترهل
-
سرکیسه را شل کردن
لهجه و گویش تهرانی
خرج کردن
-
پاسست کردن ،پا شُل شدت
لهجه و گویش تهرانی
مردد شدن،درنگ کردن
-
سر کیسه را شُل کردن
لهجه و گویش تهرانی
پرداخت کردن،هزینه کردن
-
شل کن سفت (سِف) کن
لهجه و گویش تهرانی
بلا تکلیفی،تردید کردن در انجام کاری
-
واژههای همآوا
-
شُل و وِل
فرهنگ گنجواژه
بی اراده، سست، وارفته.
-
جستوجو در متن
-
ول و وادِرَنگ
فرهنگ گنجواژه
بلاتکلیف، شل و ول.
-
splunt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شل و ول
-
flabby
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شل و ول، سست، دارای عضلات شل، نرم
-
loppy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لپ تاپ، قطع کننده، لق، شل، ول، شل و آویزان
-
مترهل
دیکشنری عربی به فارسی
سست , نرم , شل و ول , داراي عضلا ت شل
-
flabbiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلج کننده، شل و ول، سست، دارای عضلات شل، نرم