کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلم شوروا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلم شوروا
لغتنامه دهخدا
شلم شوروا. [ ش َ ل َ شورْ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) شلغم شوربا. معنی اصلی آن آش شلغم است . (فرهنگ لغات عامیانه ). شوربا که شلغم در آن کنند. (یادداشت مؤلف ). || کار یا نوشته ٔ سخت درهم ریخته و بی ترتیب و نظم . (یادداشت مؤلف ). چیز درهم ریخته ، ...
-
شلم شوروا
فرهنگ گنجواژه
درهم.
-
واژههای مشابه
-
کلم شلم
لغتنامه دهخدا
کلم شلم . [ ک َ ل َ ش َ ل َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) گوشتی بسیار و لرزان بر تن آدمی . گوشت بسیار و لرزنده بر روی یکدیگر در بدن شخص فربه و بیشتر زنان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (ص مرکب ) فربه با گوشتی لطیف و سفید (زن ). سخت فربه و سفید. فربه با ...
-
شلم شوربا
فرهنگ فارسی معین
(شَ لَ) (ص مر.) (عا.) درهم و برهم ، آشفته .
-
شلم صنوبر
لغتنامه دهخدا
شلم صنوبر. [ ش َ ل َ ص َ ب َ ] (اِمرکب ) راتینج . (ریاض الادویة). رجوع به راتینج شود.
-
شلم کلم
لغتنامه دهخدا
شلم کلم . [ ش َ ل َ ک َ ل َ ] (اِ مرکب ، از اِتباع ) گوشت سپید بسیار لطیف و جنبان و بر هم افتاده بر تن زن و غیره . (یادداشت مؤلف ).
-
شلم شوربا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šalamšurbā ۱. شوربایی که در آن شلغم میریزند؛ آش شلغم.۲. (صفت) [مجاز] ویژگی چیزی مخلوط و درهمبرهم.
-
شَلُّم کوره
لهجه و گویش بختیاری
šallom-kura 1. نابینایى که بخواهد با چوب کسى را بزند و چوب خود را به هر طرف بچرخاند؛ 2. نام نوعى بازى که در آن یک نفر چشمان خود را مىبندد و چوبدستى را به هر طرف مىچرخاند تا به دیگرى اصابت کند.
-
شَلَم شوربا
فرهنگ گنجواژه
درهم برهم.
-
شَلَم شوربا
لهجه و گویش تهرانی
درهم، مخلوط، بهم ریخته
-
حکم ، شِلمِ ،بانگ
لهجه و گویش تهرانی
از بازی های پنجاه گانه ورق
-
جستوجو در متن
-
شوروا
لغتنامه دهخدا
شوروا. [ شورْ ] (اِ مرکب ) شوربا. اصل این ترکیب شوربا، «شور» به اضافه ٔ «با»است و «با» در فارسی بمعنی آش است ... شوربا بدین ترتیب لغةً بمعنی آش است که چاشنی خاص یا اجزاء اضافی نداشته باشد و به ساده ترین صورت ممکن (فقط با افزودن نمکی ) پخته شود. چنین ...
-
شوربا
لغتنامه دهخدا
شوربا. (اِ مرکب ) کلمه ٔ«با» در فارسی به معنی خورش و در ترکیب شوربا و کدوبا و ماست با و غیره آمده بمعنی چند نوع طعام را یک نوع ساختن . (از المعرب جوالیقی حاشیه ٔ ص 73). آش نمکدار، زیرا که «با» در پارسی بمعنی آش است و این لغت پارسی صرف است و به عربی آ...