کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلقة
لغتنامه دهخدا
شلقة. [ ش ِ / ش َ ق َ ] (ع اِ) بیضه ٔ سوسمار که می نهد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
شلقة
لغتنامه دهخدا
شلقة. [ ش ِ / ش َ ل َ ق َ ] (ع اِ) کوبه و میخکوب چوبین . (ناظم الاطباء). کوبه که بدان چیزی را شکنند. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || چابک سوار. (ناظم الاطباء). || کسی که اسب را تربیت کند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
شلقة
لغتنامه دهخدا
شلقة.[ ش ِ ق َ ] (ع اِ) کارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به شلطاء شود.
-
واژههای همآوا
-
شلقت
لغتنامه دهخدا
شلقت . [ ش ِ / ش َ ق َ ](اِ) به زبان مردم گیلان ، بط. غاز. (ناظم الاطباء).