کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقیق بلخی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقیق بلخی
لغتنامه دهخدا
شقیق بلخی . [ ش َ قی ق ِ ب َ ] (اِخ ) ابوعلی شقیق بن ابراهیم بلخی . (یادداشت مؤلف ). عارف معروف (مقتول 194 هَ . ق .). وی نزدقاضی ابویوسف فقه آموخت و از طریق ابوهاشم ذهلی والی روایت کرد، و بیست سال در فهم معانی آیات قرآنی کوشید. او توبه کرد و به ریاض...
-
واژههای مشابه
-
شقیق بن ثور
لغتنامه دهخدا
شقیق بن ثور.[ ش َ قی ق ِ ن ِ ث َ ] (اِخ ) یکی از سران سپاه حضرت علی علیه السلام . در جنگ صفین با اشعث بن قیس و دیگران همداستان شد و حضرت علی را به صلح با معاویه وادار کردند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 561). مردی بوده از بنی ذهل بن ثعلبه که چهل سال ب...
-
جستوجو در متن
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) شقیق بن ابراهیم بن علی ازدی بلخی ، مکنی به ابوعلی ، از مشایخ کبار صوفیه ٔ خراسان در قرن دوم هجری . سال وفات او را ذهبی 194 هَ . ق .و صاحب وفیات 153 هَ . ق . ذکر کرده اند. رجوع به ابوعلی (شقیق ...) و مآخذ ذیل شود:الاعلام زرکلی ج ...
-
ویشگرد
لغتنامه دهخدا
ویشگرد. [ ش َ گ ِ ] (اِخ ) شهری است استوار اندرمیان کوه و صحرا نهاده بر حد میان چغانیان و ختلان واندر وی دایم باد آید و تربت شقیق بلخی رحمةاﷲعلیه آنجاست و از وی زعفران بسیار خیزد. (حدود العالم ).
-
ضحاک
لغتنامه دهخدا
ضحاک . [ ض َح ْ حا ] (اِخ ) الشیبانی . الحافظ ابوبکر احمدبن محمدبن عمرو النبیل ابی عاصم الضحاک الشیبانی الظاهری . او شانزده سال شغل قضای اصفهان داشت و کتب وی در فتنه ٔ زنج به بصره از میان بشد ولی مقدار پنجاه هزار حدیث از حافظه ٔ خویش بنوشت . از ابن ا...
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) شقیق بن ابراهیم بلخی . یکی از مشایخ کبار متصوفه . گویند او درک خدمت امام موسی الکاظم علیه السلام کرده بود و حاتم اصم از مریدان او است و در ماوراءالنهر به سال 174 و بروایتی در 153 هَ . ق . در جهاد با ترک و بقولی به جرم تشیع ...
-
تربت
لغتنامه دهخدا
تربت . [ ت ُ ب َ ] (ع اِ) خاک . (شرفنامه ٔ منیری ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مطلق خاک . (فرهنگ نظام ). تربة:بر آن تربت که بارد خشم ایزدبلا رویَد نبات از خاک مسنون . ناصرخسرو. || خاکی که از حوالی مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا صلوات اﷲعلیه می آورند، و هر خ...
-
حاتم
لغتنامه دهخدا
حاتم . [ ت ِ ] (اِخ ) ابن عنوان البلخی ملقب به اصم . ابن الجوزی در کتاب صفوة الصفوه آورده است : در نام پدر او اختلاف است . حاتم بن عنوان و حاتم بن یوسف و حاتم بن عنوان بن یوسف گفته شده است . کنیه ٔ او ابوعبدالرحمن است و از موالی مثنی بن یحیی محاربی ب...
-
کاظم
لغتنامه دهخدا
کاظم . [ ظِ ] (اِخ ) (موسی بن جعفر...) در حبیب السیر آمده است : ولادت شریف امام هفتم درابوا که منزلی است در میان مکه و مدینه فی صفر سنه ٔثمان و عشرین و مائه اتفاق افتاد و قیل فی سنة تسع و عشرین ، و مادر آن جناب ام ولد بود مسماة بحمیده ٔ بربریه و اسم ...
-
ابویوسف
لغتنامه دهخدا
ابویوسف . [ اَ بو س ُ ] (اِخ ) یعقوب بن ابراهیم بن حبیب بن اسعد کوفی انصاری . مولد او بکوفه به سال 113 هَ . ق . او در کودکی از پدر یتیم ماند و مادر بعلت تنگدستی ویرا بشاگردی گازری داد. ابویوسف گوید: هر روز از راه دکّه بمدرس ابوحنیفه میشدم و از سخنان ...