کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گردن شقی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فارسی. عربی] [عامیانه، مجاز] gardanšaqqi ۱. تکبر.۲. سرکشی.
-
کله شقی کردن
لغتنامه دهخدا
کله شقی کردن . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ش َق ْ قی ک َ دَ ] (مص مرکب ) مقاومت کردن بی ادبانه نسبت به بزرگتر و قوی تر از خود. خیره سری و ستیزه کاری واستبداد برأی داشتن با جهل و نادانی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کله شق و کله شقی شود.
-
گردن شقی کردن
لغتنامه دهخدا
گردن شقی کردن . [ گ َ دَ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب )گردنکشی کردن . تکبر کردن . و رجوع به گردن شقی شود.
-
واژههای همآوا
-
شَقِيٌّ
فرهنگ واژگان قرآن
بدبخت (عبارت "و لم اکن بدعائک رب شقيا " يعني دعاي من نزد تو هرگز بينتيجه نبوده است )
-
جستوجو در متن
-
اشقیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: اشقیاء، جمعِ شَقیّ] 'ašqiyā = شقی
-
غضو دسته جنایتکاران
دیکشنری فارسی به عربی
شقي
-
کانگستر
دیکشنری فارسی به عربی
شقي
-
نا فرمان
دیکشنری فارسی به عربی
شقي
-
سخت دل
لهجه و گویش تهرانی
شقی
-
بدذات
دیکشنری فارسی به عربی
شقي , نذل
-
مث حارث
لهجه و گویش تهرانی
شقی و بی رحم
-
أَشْقَاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
شقي ترينش -بدبخت وروسياهترينش
-
أَشْقَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
شقي تر -بدبخت وروسياهتر
-
قسی
واژگان مترادف و متضاد
خونریز، سختدل، سفاک، سنگدل، شقی