کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقایقسانان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Papaverales
شقایقسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] راستهای از دولپهایهای غالباً علفی شامل شاهترهایان و شقایقیان که آلکالوئیدهای متنوع دارند و با آلالهسانان خویشاوند هستند
-
واژههای مشابه
-
شقایق
فرهنگ نامها
(تلفظ: šaqāyeq) (عربی) (در گیاهی) گلی سرخ رنگ ؛ گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی این گل که بیشتر در مزارع، دشت ها و دامنههای کوهستان میروید ؛ کاسه بشکنک .
-
شقایق
واژگان مترادف و متضاد
آلاله، لاله، لالهنعمان
-
Papaver
شقایق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از شقایقیان با حدود 120 گونۀ یکساله یا دوساله یا چندسالۀ مقاوم در برابر سرما که در نواحی معتدل افریقا و اوراسیا و امریکای شمالی میرویند و شامل گیاهانی مانند شقایق قرمز و خشخاش میشوند
-
شقایق
فرهنگ فارسی معین
(شَ یِ) (اِ.) گیاهی است یکساله از تیرة خشخاش که غالباً در مزارع و کشتزارها م ی روید. گلش منفرد و بزرگ و زیبا به رنگ قرمز است .
-
شقایق
لغتنامه دهخدا
شقایق . [ ش َ ی ِ ] (از ع ، اِ) شقائق . گیاهی که شبیه است به گل خشخاش وبه تازی شقائق النعمان گویند. (ناظم الاطباء). لاله ٔ دختری . (ریاض الادویة). لاله . (لغت فرس اسدی ) (بحر الجواهر). لاله ٔ داغدار. لاله ٔ نعمان . لاله ٔ دلسوخته . شقائق . لاله بشکنک...
-
شقایق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شقائق] (زیستشناسی) šaqāyeq گیاهی شبیه خشخاش با برگهای بریده و گلهای سرخ که در انتهای گلبرگهای آن لکۀ سیاهی وجود دارد. لالۀ حمرا؛ لالۀ سرخ؛ لالۀ نعمانی؛ شقایق نعمان؛ شقایقالنعمان.〈 شقایق دریایی: (زیستشناسی) نوعی مرجان به شکل ا...
-
سانان
فرهنگ نامها
(تلفظ: sānān) شاه بزرگ و مهتر ایل و قبیله .
-
شقایق پیچ
لغتنامه دهخدا
شقایق پیچ . [ ش َی ِ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گیاهی است بالارونده از تیره ٔ آلاله ها که دارای برگهای متقابل است . شیره ٔ برگهایش پوست بدن را ملتهب و قرمز میکند، از این رو گدایان از آن استفاده و بدن خود را به منظور جلب ترحم زخم میکنند. ماده ای ک...
-
شقایق نعمان
لغتنامه دهخدا
شقایق نعمان . [ ش َ ی ِ ق ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شقائق النعمان . لاله ٔ کوهی . آلاله . (یادداشت مؤلف ) : باغها داشتم پر از گل سرخ دشتها پر شقایق نعمان . فرخی .چنان کنیم کنون روی کوه را که شودز خون دشمن تو پر شقایق نعمان . فرخی .و رجوع به ش...
-
شقایق نعمانی
لغتنامه دهخدا
شقایق نعمانی . [ ش َ ی ِ ق ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است علفی و پایا به ارتفاع ده تا چهل سانتیمتر از تیره ٔ آلاله ها که در چمنزارها در غالب نقاط بحرالرومی و آسیای صغیر و آسیای مرکزی میروید. برگهایش دارای بریدگیهای بسیار و گلش منفرد زیبا، ...
-
شقایق النعمان
لغتنامه دهخدا
شقایق النعمان . [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) شقائق النعمان . آلاله . شقایق نعمان . لاله ٔ کوهی . عندم . (یادداشت مؤلف ). لاله . (مفاتیح ). شقائق النعمن . شقائق نعمان . شقر. لاله ٔ کوهی . (از تذکره ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ). رجوع به شقایق نعم...
-
شقایق النعمن
لغتنامه دهخدا
شقایق النعمن . [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ما ] (ع اِ مرکب ) شقایق النعمان . رجوع به شقائق النعمان شود.
-
شقایق النعمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شقائقالنُعمان] (زیستشناسی) šaqāyeqonno'mān = شقایق