کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقان
لغتنامه دهخدا
شقان . [ ش َق ْ قا ] (اِخ ) نام کوهی در حدود جاجرم خراسان و در آن کوه شکافیست از آنجا آبی بمقدار دو آسیاگردان بیرون میریزد و وجه تسمیه ٔ آن بدان سبب است ، و در آن غاری است که هر که سر در آنجا برد از عفونت ابخره رنجور شود. (از نزهةالقلوب ج 3 ص 198). گ...
-
شقان
لغتنامه دهخدا
شقان . [ ش ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. سکنه ٔ آن 1370 تن . آب از چشمه و قنات است . محصول عمده غلات و میوه . راه ماشین رو دارد. دبستان و 40 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شقان
لغتنامه دهخدا
شقان . [ ش ُ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اسفراین شهرستان بجنورد واقع در شمال باختری اسفراین . موقع طبیعی کوهستانی معتدل . آب مزروعی بیشتر آبادی از چشمه سار و رودخانه ٔ محلی است . محصول عمده ٔ آن غلات آبی و دیمی و انواع میوه و انگور است . دارای 4...
-
واژههای همآوا
-
شغان
لغتنامه دهخدا
شغان . [ ش َ] (اِ) شان عسل . (ناظم الاطباء). رجوع به شان شود.
-
جستوجو در متن
-
دربند
لغتنامه دهخدا
دربند. [ دَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 77هزارگزی شمال باختری اسفراین و 20هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ عمومی بجنورد به شقان ، با 150 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
ناویا
لغتنامه دهخدا
ناویا. (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، در دامنه ٔ سردسیری در 97 هزارگزی شمال باختری اسفراین و 5 هزارگزی جنوب جاده ٔ شوسه ٔ عمومی بجنورد به شقان واقع است و 18 تن سکنه دارد. محصولش غلات و آبش از قنات است . راه مالرو دارد. (از ...
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شورک
لغتنامه دهخدا
شورک . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد است و 155 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
برزانلو
لغتنامه دهخدا
برزانلو. [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. سکنه ٔ آن 211 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته حاجی علی اکبر
لغتنامه دهخدا
کلاته حاجی علی اکبر. [ ک َ ت ِ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در دامنه و سردسیر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کتلی
لغتنامه دهخدا
کتلی . [ ک ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. سردسیر. سکنه 364 تن . آب آن از قنات و چشمه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته شقانیها
لغتنامه دهخدا
کلاته شقانیها. [ ک َ ت َ ش ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. محلی جلگه ای و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته ملاقوچ
لغتنامه دهخدا
کلاته ملاقوچ . [ ک َ ت ِ م ُل ْ لا ] (اِخ ) دهی از دهستان شقان است که در بخش اسفراین شهرستان بجنورد واقع است . و 103 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).