کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقائق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقائق
لغتنامه دهخدا
شقائق . [ ش َ ءِ ] (ع اِ) شقایق . ج ِ شَقیقة. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ شقیقة، به معنی میان دوکوه . (آنندراج ). و رجوع به شقیقة شود. || نوعی از لاله ، و این مفرد و جمع یکسان آید. (آنندراج ) (از بحر الجواهر) (از صراح اللغة) ...
-
واژههای مشابه
-
شقائق النعمان
لغتنامه دهخدا
شقائق النعمان . [ ش َ ءِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) شقایق نعمان . نوعی از لاله که بغایت سرخ باشد. نعمان پادشاهی از عرب که لاله ٔ مذکور را از کوهستان آورده بود و بعضی گفته اند که وی لاله ٔ موصوف را نهایت دوست داشت . و صاحب بحرالجواهر نوشته که نعمان به م...
-
شقائق نمط
لغتنامه دهخدا
شقائق نمط. [ ش َ ءِ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) شقایق نمط. نوعی از جامه و فرش که گلدوز باشد. (آنندراج ) (غیاث ).
-
شقائق النعمان
دیکشنری عربی به فارسی
شقايق نعمان , لا له ء نعمان , رنگ قرمز مايل به ابي
-
جستوجو در متن
-
شقایق نعمان
دیکشنری فارسی به عربی
شقائق النعمان
-
لا له ء نعمان
دیکشنری فارسی به عربی
شقائق النعمان
-
رنگ قرمز مایل به ابی
دیکشنری فارسی به عربی
زبيب , شقائق النعمان
-
شقایق النعمان
لغتنامه دهخدا
شقایق النعمان . [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) شقائق النعمان . آلاله . شقایق نعمان . لاله ٔ کوهی . عندم . (یادداشت مؤلف ). لاله . (مفاتیح ). شقائق النعمن . شقائق نعمان . شقر. لاله ٔ کوهی . (از تذکره ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ). رجوع به شقایق نعم...
-
شقیقه
فرهنگ فارسی معین
(شَ قَ یا قِ) [ ع .شقیقة ] (اِ.) 1 - خواهر. 2 - گیج گاه ، کنار پیشانی . ج . شقائق .
-
شقایق النعمن
لغتنامه دهخدا
شقایق النعمن . [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ما ] (ع اِ مرکب ) شقایق النعمان . رجوع به شقائق النعمان شود.
-
انعمان
لغتنامه دهخدا
انعمان . [اَ ن ُ ] (از یونانی ، اِ) نعمان . شقائق النعمان . (ازنشوء اللغة ص 120، حاشیه 1). و رجوع به نعمان شود.
-
سکب
لغتنامه دهخدا
سکب . [ س َ ک َ ] (ع اِ) درختی است خوشبو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شقائق النعمان . (اقرب الموارد). لاله . (منتهی الارب ).
-
شقایق نعمان
لغتنامه دهخدا
شقایق نعمان . [ ش َ ی ِ ق ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شقائق النعمان . لاله ٔ کوهی . آلاله . (یادداشت مؤلف ) : باغها داشتم پر از گل سرخ دشتها پر شقایق نعمان . فرخی .چنان کنیم کنون روی کوه را که شودز خون دشمن تو پر شقایق نعمان . فرخی .و رجوع به ش...