کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفوات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شفوات
لغتنامه دهخدا
شفوات . [ ش َ ف َ ] (ع اِ) ج ِ شَفَة. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). ج ِ شفة، به معنی لب . (آنندراج ). و رجوع به شفة شود.
-
جستوجو در متن
-
شفت
لغتنامه دهخدا
شفت . [ ش َ ف َ] (ع اِ) لب . (غیاث اللغات ). لب مردم و شفة یکی ، و اصل آن شفوة یا شفهة و مصغر آن شُفَیهَة و جمع آن شِفاء و شَفَوات است . (آنندراج ). و رجوع به شفة شود.
-
شفة
لغتنامه دهخدا
شفة. [ ش َ / ش ِ ف َ ] (ع اِ) لب ، و اصل آن شفوة یا شفهة بوده است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لب . (ناظم الاطباء) (دهار). لب . تثنیه ، شفتان و شفتین . ج ، شِفاه . (یادداشت مؤلف ) (از مهذب الاسماء).لب ، و تقدیراً اصل آن شَفَه ْ است و تاء حذف گردیده ...