کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفنین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شفنین
لغتنامه دهخدا
شفنین . [ ش ِ / ش َ ] (معرب ، اِ) کبوتر. (ناظم الاطباء). برخی گویند کبوتر دشتی است . (یادداشت مؤلف ). نوعی از کبوتر. (از اقرب الموارد). رجوع به کبوتر شود. || قمری . (ناظم الاطباء). نوعی است از قمری چندِ کبوتری منقار و چنگال سرخ . (مهذب الاسماء). قمر...
-
جستوجو در متن
-
یمامةالبحر
لغتنامه دهخدا
یمامةالبحر. [ ی َ م َ تُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) شفنین بحری . (یادداشت مؤلف ).رجوع به ترکیب شفنین بحری در ذیل مدخل شفنین شود.
-
شفانین
لغتنامه دهخدا
شفانین . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شفنین [ ش َ / ش ِ ] . (ناظم الاطباء). ج ِ شفنین ، به معنی نوعی کبوتر که عوام یمامه خوانند. (از اقرب الموارد). ج ِ شفنین (مرغ ). (قانون ابوعلی سینا کتاب 3 ص 66) : گوشت شفانین گرم است و خشک و قوی . (الابنیة عن حقایق الادویة)...
-
کبود
لغتنامه دهخدا
کبود. [ ک َ ] (اِ) اسم هندی شفنین بری است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
طریقون تالاسیا
لغتنامه دهخدا
طریقون تالاسیا. [ طَ ](معرب ، اِ مرکب ) شفنین بحری . ابرق . یمامةالبحر .
-
شفنینی
لغتنامه دهخدا
شفنینی . [ ش ِ / ش َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به شفنین که نام پرنده ایست .
-
طریفون
لغتنامه دهخدا
طریفون . [ طَ ] (معرب ، اِ) فوةالضبع. (فهرست مخزن الادویه ). || شفنین . (تذکره ٔ انطاکی ). به این معنی مفرد طریقون است . رجوع به طریقون شود.
-
طریقون بالاسیا
لغتنامه دهخدا
طریقون بالاسیا.[ طَ ] (معرب ، اِ مرکب ) شفنین بحری است . (فهرست مخزن الادویه ). مصحف «طریقون تالاسیا» (ماده ٔ ذیل ) است .
-
طریغون
لغتنامه دهخدا
طریغون . [ طَ ] (معرب ، اِ) به یونانی نام مرغی است که آن را بوتیمار گویند و به این معنی بجای غین قاف هم به نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ). شفنین بری است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بوتیمار است که به هندی بگله و کبوت نامند و به عربی یمام و شفنین نیز گ...
-
طریقون
لغتنامه دهخدا
طریقون .[ طَ ] (معرب ، اِ) شفنین است . (اختیارات بدیعی ). به یونانی خوذرومی است . (فهرست مخزن الادویه ). قمری . بوتیمار. مالک الحزین . غمخورک . یمام . رجوع به طریغون شود. مصحف آن طریفون است .
-
تیور
لغتنامه دهخدا
تیور. [ ت َ ] (اِ) مرغی است شبیه به طاووس ماده به عربی شفنین خوانند و شفانین هم گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ).نام مرغی است شبیه به طاووس ماده . (ناظم الاطباء).
-
دباسی
لغتنامه دهخدا
دباسی . [ دَ ] (ع اِ) ج ِ دُبسی ، نوعی پرنده . به لغت عراق شفنین بری است . نوعی کبوتر نامه رسان است . (صبح الاعشی ص 389 ج 14). رجوع به دبسی شود.
-
ابرق
لغتنامه دهخدا
ابرق . [ اَ رَ ] (ع ص ، اِ) سیاه و سفید. رسن دورنگ . پیسه رسن . رسن پیسه . || زمین بلند با ریگ و سنگ . خاک با سنگ و ریگ و گل درآمیخته . زمین درشت که با ریگ و سنگریزه باشد. || شفنین بحری . || طلق . || نام داروئی مقوی حافظه . ج ، اَبارق .
-
یمام
لغتنامه دهخدا
یمام . [ ی َ ] (ع اِ) کبوتر دشتی . (ناظم الاطباء) (دهار) (منتهی الارب ). کبوتر وحشی و یکی آن یمامة است و کسائی گوید: کبوتری است که در خانه ها انس می گیرد و اهلی می شود و دیگران گفته اند کبوتری است که جوجه می کند و کبوتر دشتی غیراهلی را حمام گویند و ب...