کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شفل
/šafal/
معنی
۱. ناخن شتر.
۲. ناخن فیل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شفل
لغتنامه دهخدا
شفل . [ ش َ ف َ ] (اِ) ناخن شتران بارکش . (از ناظم الاطباء) (برهان ) (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ). سم شتر. سپل شتر. (ناظم الاطباء).
-
شفل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سفل، سپل› [قدیمی] šafal ۱. ناخن شتر.۲. ناخن فیل.
-
جستوجو در متن
-
شپل
لغتنامه دهخدا
شپل . [ ش ِ ] (اِ) شپلت . شپیل . شفل . پایه و مرتبه . (برهان ) (انجمن آرا). پایه و مرتبه و منزلت و جاه . (از ناظم الاطباء). || پاچه ٔ شتر را گویند از آنجا که به زمین نزدیک است . (از برهان ) (از ناظم الاطباء). سپل . سول . سفل . || صدا و آوازبلند کردن ...
-
ش
لغتنامه دهخدا
ش . (حرف ) حرف شانزدهم از الفبای فارسی و سیزدهم از حروف هجای عرب و بیست و یکم از حروف ابجد و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و به حساب جُمَّل آن را به سیصد دارند. نام آن در فارسی و عربی شین است . در تهجی عبرانی که اصل تهجّی عربی است نام این ح...