کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شفره
/šafre/
معنی
وسیلۀ آهنی لبهتیز که با آن پشت چرم و تیماج را میتراشند؛ گزان؛ گزن؛ نشگرده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چاقو، کازدک، گزن
دیکشنری
scrapper
-
جستوجوی دقیق
-
شفره
واژگان مترادف و متضاد
چاقو، کازدک، گزن
-
شفره
فرهنگ فارسی معین
(شَ رَ یا رِ) [ ع . شفرة ] (اِ.) 1 - کارد بزرگ و پهن . 2 - تیزی شمشیر.
-
شفره
لغتنامه دهخدا
شفره . [ ش ُ / ش َ رَ / رِ ] (ع اِ) نشکرده و ابزاری آهنین مر کفشگران را که چرم را بدان تراشند. (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). نشگرده . نش کرده . ازمیل . مِحْذی ̍. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شفرة شود.
-
شفره
لغتنامه دهخدا
شفره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) پلک چشم که مژگان بر وی روید. (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء).
-
شفره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شفرَة، جمع: شِفار و شَفَرات] šafre وسیلۀ آهنی لبهتیز که با آن پشت چرم و تیماج را میتراشند؛ گزان؛ گزن؛ نشگرده.
-
شفره
لهجه و گویش تهرانی
گزن، تیغ یا وسیله برش جهت بریدن چرم
-
واژههای مشابه
-
شفرة
لغتنامه دهخدا
شفرة. [ ش َ / ش ُ رَ ] (ع ص ) کافی . (ناظم الاطباء). در متون دیگر دیده نشد.
-
شفرة
لغتنامه دهخدا
شفرة. [ ش َ رَ ] (ع اِ) کارد بزرگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (دهار) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). کارد بزرگ پهن . (از اقرب الموارد). || نشکرده ٔ کفش گران . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به نشکرده شود. || هر ابز...
-
شفرة
لغتنامه دهخدا
شفرة. [ ش َ ف ِ رَ ] (ع ص ) زنی که او را شهوت در کرانه ٔ شرم بود و زود انزال کند. و یا زنی که به اندک جماع قناعت نماید و زود از شهوت بیفتد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
شَفره و گَزَن
فرهنگ گنجواژه
وسائل بریدن چرم.
-
جستوجو در متن
-
شفرات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جمعِ شفرَة] [قدیمی] šafarāt = شفره
-
لیویس
لهجه و گویش تهرانی
گَزَن ،شَفره
-
شفار
لغتنامه دهخدا
شفار. [ ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شَفْرَة. (دهار) (ناظم الاطباء). ج ِ شفرة، بمعنی کار بزرگ و... (آنندراج ). رجوع به شفرة شود.