کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شفته
/šefte/
معنی
۱. مخلوط آهک، خاک، و شن که در پیریزی ساختمان یا زیرسازی خیابان به کار میرود.
۲. (صفت) شُل؛ نرم؛ وارفته.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دوغاب، گلآهک، ملاط
دیکشنری
spool
-
جستوجوی دقیق
-
شفته
واژگان مترادف و متضاد
دوغاب، گلآهک، ملاط
-
شفته
فرهنگ فارسی معین
(شَ تَ یا تِ) (اِ.) بیضه مانندی است از ریسمان که بر دوک پیچیده شود.
-
شفته
فرهنگ فارسی معین
(ش تِ) (اِ.) مخلوطی از آب و آهک و خاک و شن که در پی ریزی ساختمان به کار می رود.
-
شفته
لغتنامه دهخدا
شفته . [ ش َ / ش ُ ت َ / ت ِ ] (اِ) چوبی که بدان پنبه را پیش از حلاجی کردن زنند. (ناظم الاطباء). و رجوع به شفتاهنگ و شفش و شفشه شود.
-
شفته
لغتنامه دهخدا
شفته . [ ش َ ت َ / ت ِ] (اِ) گلوله ای از ریسمان که بر دوک پیچیده شود. (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (از برهان ). || ابتدای طلوع آفتاب . || هر چیز نازک و لطیف . || تختخواب . (ناظم الاطباء). || تباهی و کرم که در چرم و پوست پدید آید: قد...
-
شفته
لغتنامه دهخدا
شفته . [ ش ِ / ش َ ت َ / ت ِ ] (اِ) دوغابی از آهک و خاک و شن و یا سنگریزه که در پیهای عمارت ریزند و روی آن جرزها بنا کنند. گل و لایی که به روی تیرهای عمارت گسترده و بالای آن کاهگل اندود نمایند. (ناظم الاطباء). گل کم آب . گل بسیار کم آب . گل زفت و نیم...
-
شفته
لغتنامه دهخدا
شفته . [ ش ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) دیوانه و مجنون و بی عقل . (ناظم الاطباء). مخفف شیفته . (یادداشت مؤلف ) : بر مراد خویشتن گویی همی در دین سخن خویشتن را شفته گشتی تکیه کردی بر هوا. ناصرخسرو.|| پریشان و آشفته از عشق و محبت و شیفته . (ناظم الاطباء). و ر...
-
شفته
لغتنامه دهخدا
شفته . [ ش ُ ت َ / ت ِ ] (اِ) توفار. (ناظم الاطباء). در متون دیگر دیده نشد.
-
شفته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šefte ۱. مخلوط آهک، خاک، و شن که در پیریزی ساختمان یا زیرسازی خیابان به کار میرود.۲. (صفت) شُل؛ نرم؛ وارفته.
-
شفته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مخففِ شیفته] [قدیمی] šefte = شیفته
-
شفته
دیکشنری فارسی به عربی
هاون
-
شفته
واژهنامه آزاد
وا رفته
-
شفته
واژهنامه آزاد
شِفتِه . نوعی پلو که در استان گیلان و اطراف مرسوم است. برنج خمیر. همچنین نوعی کوفته که با گوشت می پزند و در اراک مرسوم است.
-
واژههای مشابه
-
شِفتِه
لهجه و گویش تهرانی
سرشت، ذات/غذایی خمیرشده/ آرد نخودچی و گوشت گلوله شده/مخلوط گِل و آهک