کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شغربغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شغربغر
/šaqarbaqar/
معنی
متفرق؛ پراکنده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شغربغر
فرهنگ فارسی معین
(شَ غَ بَ غَ) (ص مر.) پراکنده و پریشان .
-
شغربغر
لغتنامه دهخدا
شغربغر.[ ش َ / ش ِ غ َ رَ ب َ / ب ِ غ َ رَ ] (ع ص مرکب ، از اتباع ) تفرقوا شغربغر؛ پراکندیدند به هر روی . و هما اسمان جعلا اسماً واحداً و بنیا علی الفتح . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء). مبنی است ، مانند خمسةعشر. (از اقرب الموارد)...
-
شغربغر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] šaqarbaqar متفرق؛ پراکنده.
-
جستوجو در متن
-
تار و مار
لغتنامه دهخدا
تار و مار. [ رُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) پراکنده و ازهم پاشیده و زیروزبرشده . و ناچیز و نابود گردیده . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). بسیار پریشان باشد. (برهان ). پراکنده و دربدر و نابود. (فرهنگ نظام ). زیر و زبر. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). زی...