کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعله ور کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
flame ionization detector
آشکارساز یونش شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ابزاری در سوانگاری گازی که برای تجزیۀ مولکولهای طبیعی حلشده در شعله و تبدیل آنها به ذرات باردار به کار میرود و تغییرات رسانندگی را اندازهگیری میکند
-
flame cleaning
تمیزکاری شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] روشی در آمادهسازی سطوح فلزات برای عملیات بعدی که در آن از شعله برای پوستهزدایی و رفع آلودگیها استفاده میشود
-
direct-fired evaporator
تبخیرکن شعلهمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] تبخیرکنی که در آن شعلۀ مستقیم بهوسیلۀ جدارهای فلزی از مایع درحالجوش جدا شده است
-
flame hardening
سختکاری شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن سطوح خاصی از قطعه را با شعلۀ اُکسیاَسِتیلن یا دیگر منابع شعلهای در درجۀ بالا حرارت میدهند و سپس بهسرعت سرد میکنند
-
flame excitation
برانگیزش شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی روش گسیل که در آن انرژی گرمایی یک شعلۀ دمابالا برای برانگیزش اتمهای نمونه به کار میرود
-
flame descaling
پوستهزدایی شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زدودن پوستههای اکسیدی به روش حرارتدهی که در آن اختلاف ضریب انبساط حرارتی موجب از میان رفتن پوستهها میشود
-
flame coloration
رنگی شدن شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آزمونی کیفی که در آن با تثبیت مادۀ آزمودنی بر روی یک سیم پلاتین و آغشتن آن به هیدروکلریکاسید و قرار دادن آن در معرض یک شعلۀ غیردرخشان (nonluminous) به بررسی جنس ماده میپردازند
-
flame plating
اندودکاری شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی یک شیء با فلز یا آلیاژ مذاب در مجاورت شعله
-
flame spraying
افشانش شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی افشانش گرمایی که در آن مادۀ پوششی با تزریق در شعلۀ اُکسیسوخت گازی بهصورت مذاب درمیآید و سپس بر سطح موردنظر پاشیده و بهخوبی جذب آن میشود
-
flame emission spectroscopy
طیفشناسی گسیلشعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نوعی نورسنجی شعلهای که در آن محلول حاوی نمونۀ موردتجزیه در شعلۀ اکسیهیدروژن یا اکسیاستیلن با نور برانگیخته میشود
-
شعله درخشان یا اتش مشتعل
دیکشنری فارسی به عربی
حريق
-
جستوجو در متن
-
alight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعله ور، فرود امدن، تخفیف دادن، پیاده شدن، فروکش کردن، روشن، سوزان
-
flashed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریاد زد، برق زدن، تاباندن، ناگهان شعله ور شدن، زود گذشتن، خطور کردن
-
flashing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمک زدن، برق زدن، تاباندن، ناگهان شعله ور شدن، زود گذشتن، خطور کردن
-
نکره
واژهنامه آزاد
دودکش سماور ذغالی که جهت روشن نمودن (شعله ور کردن ) ذغال به کار می رود