کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعلع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شعلع
لغتنامه دهخدا
شعلع. [ ش َ ع َل ْ ل َ ] (ع ص ) دراز از مردم و از حیوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دراز. (مهذب الاسماء). شَعَنْلَع. (آنندراج ) (منتهی الارب ). و رجوع به شعنلع شود.
-
واژههای همآوا
-
شالا
لغتنامه دهخدا
شالا. (اِخ )دهی است از دیههای اطراف هزارجریب مازندران . (از سفرنامه ٔ رابینو ص 133 انگلیسی و 166 ترجمه ٔ فارسی ).
-
جستوجو در متن
-
شفلع
لغتنامه دهخدا
شفلع. [ ش َ ف َل ْ ل َ ] (ع ص ) بمعنی شعلع. درازبالای از مردم و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به شعلع و شعنلع شود.
-
شعنلع
لغتنامه دهخدا
شعنلع. [ ش َ ع َ ل َ ] (ع ص ) دراز از مردم و از حیوان . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به شعلع شود.
-
درازبالا
لغتنامه دهخدا
درازبالا. [ دِ ] (ص مرکب ) درازبالای . دراز قد. طویل القامه . آنکه قدی دراز دارد.بلندقد. آخته بالا. کشیده بالا. قددراز. اُسحَلان . أسقف . أسنع. أشجع. أشفع. اَعَم ّ. جُخدُب . جَسرَب . ساطی . سَرجَم . سَرَعرَع . سِرناف . سَطیع. سَفَلَّج . سَکب .سَل...
-
دراز
لغتنامه دهخدا
دراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائی بدان بینند، چون : گیسوانی ،دستی ، ریشی دراز یا مقابل پست و آن طولی باشد عمودی ، چون از ز...