کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شعران
لغتنامه دهخدا
شعران . [ ش َ ] (اِخ ) نام کوهی نزدیک موصل که دارای گیاه بسیار و فواکه و طیور بیشمار است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوهی است در موصل . گویند در نواحی شهرزور و نیز گفته اند در ناحیه ٔ باجرمی و موسوم است به جبل القندیل وقتی که از دقوقا...
-
شعران
لغتنامه دهخدا
شعران . [ ش َ ] (ع اِ) چراگاه و شوره گیاه که از سبزی به تیرگی زند. (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
شاران
واژهنامه آزاد
ترکی:گردنبد مروارید کردی:چشمه-آب گوارا
-
جستوجو در متن
-
المام
لغتنامه دهخدا
المام . [ اِ ] (ع مص ) گناه صغیر کردن . (مصادر زوزنی ). مباشر و مرتکب صغایر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ارتکاب لَمَم یعنی گناهان کوچک . (از اقرب الموارد). || گناه کردن . (از اقرب الموارد). || فرودآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). فرودآمدن ...