کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعبده باز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شعبده باز
/šo'badebāz/
معنی
کسی که شعبدهبازی کند؛ تردست؛ حقهباز؛ نیرنگباز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
illusionist, juggler, magician
-
جستوجوی دقیق
-
شعبده باز
لغتنامه دهخدا
شعبده باز. [ ش َ / ش ُ ب َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) کسی که شعبده بازی می کند و چشم بندی می نماید. (از ناظم الاطباء). بازیگر که بازیها و کارهایی تعجب افزا ظاهر کند. (غیاث اللغات ). مُشَعبِد. شعبده ساز.(یادداشت مؤلف ). مشعبذ. (منتهی الارب ) : دور فلک را ب...
-
شعبده باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] šo'badebāz کسی که شعبدهبازی کند؛ تردست؛ حقهباز؛ نیرنگباز.
-
شعبده باز
دیکشنری فارسی به عربی
مشعوذ
-
واژههای مشابه
-
شعبده بازی
فرهنگ واژههای سره
چشم بند
-
شعبده باختن
لغتنامه دهخدا
شعبده باختن . [ ش َ / ش ُ ب َ دَ / دِ ت َ ] (مص مرکب ) شعبده بازی کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شعبده بازی شود.
-
شعبده بازی
دیکشنری فارسی به عربی
خدعة
-
واژههای همآوا
-
شعبدهباز
واژگان مترادف و متضاد
تردست، ترفندباز، چشمبند، حقهباز، حقهباز، مشعبد، معرکهگیر، نادرهفن
-
جستوجو در متن
-
thimblerigger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
thimblerigger، شعبده باز، فنجان باز، مهره باز، فریبکار
-
mottoed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعبده باز
-
fire-eater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آتشخوار، شعبده باز آتش خوار، شعبده باز، ادم فتنه جو، خروس جنگی، جنگی
-
مشعوذ
دیکشنری عربی به فارسی
تردست , شعبده باز
-
طاسباز
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) 1 - قمارباز. 2 - حقه باز، شعبده باز.