کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
radius
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعاع، شعاع دایره، نصف قطر، زند زبرین
-
poignet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعاع
-
radiary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعاع
-
شاهپر
دیکشنری فارسی به عربی
شعاع
-
تیرعمارت
دیکشنری فارسی به عربی
شعاع
-
پرتوافکندن
دیکشنری فارسی به عربی
شعاع
-
اشعه
دیکشنری فارسی به عربی
شعاع
-
flatness
تختشدگی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کیفیتی که نسبت شعاع کوژترین بخش ذره را به متوسط شعاع آن ذره نشان میدهد
-
flattening
تختشدگی 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نسبت اختلاف میان شعاعهای استوایی و قطبی زمین به شعاع استوایی آن
-
نصف القطر
دیکشنری عربی به فارسی
شعاع , شعاع دايره , زند زبرين , نصف قطر , برش دادن
-
semiconcealed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه شعاع
-
نورافکندن
دیکشنری فارسی به عربی
اضي , شعاع
-
simple curve, plane curve
قوس ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] قوسی که دارای شعاع ثابت است
-
keratometry
قرنیهسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اندازهگیری شعاع انحنای قرنیه
-
پر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) = پرتو: شعاع ، پرتو.