کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شش خاتون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شش خاتون
/šešxātun/
معنی
= ششبانو
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شش خاتون
لغتنامه دهخدا
شش خاتون .[ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) شش بانو. (ناظم الاطباء). شش بانوست که شش کوکب زحل و مشتری و مریخ و زهره و عطارد و ماه باشد. (آنندراج ) (برهان ). رجوع به شش بانو شود.
-
شش خاتون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. ترکی] [قدیمی، مجاز] šešxātun = ششبانو
-
واژههای مشابه
-
شِش
لهجه و گویش بختیاری
šeš شپش.
-
شَش
لهجه و گویش بختیاری
šaš شِش (عدد).
-
آب شش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'ābšoš عضو اصلی تنفس ماهیان که بهوسیلۀ آن اکسیژن موجود در آب را جذب میکنند؛ برانشی.
-
sixth chord
آکورد شش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی در حالت معکوس اول که فاصلههای درونی آن از بمترین نت تا هریک از دو نت بالا، سوم و ششم است متـ . آکورد معکوس اول chord in first inversion آکورد سهشش six-three chord
-
pneumonitis
شُشآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] التهاب ریه که محدود به دیوارۀ حبابچهها و غالباً ناشی از ویروسها یا عوامل ناشناخته است
-
Hexapoda
ششپاوندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] زیرشاخهای از بندپاتباران که بدنشان از سه قسمت مشخص سر و سینه و شکم تشکیل شده است؛ این جانوران یک جفت شاخک دارند و ضمائم دهانی آنها براساس عادات مختلف غذایی تغییر شکل یافته است؛ سینۀ آنها معمولاً با دو جفت بال و سه جفت پای مفصلی مشخص می...
-
ششتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← گروه ششتایی
-
hextetrahedron
ششچهاروجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری مکعبی دارای بیستوچهار وجه با شاخصههای {hkl} و تقارن m و 3 -4-
-
sextet 1
ششسرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعۀ موسیقی که برای شش خواننده یا شش نوازنده تصنیف شده باشد متـ . ششنوازی
-
hexachord
ششگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ شش نغمه
-
ششنوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← ششسرایی
-
hexahedron
ششوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← مکعب