کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شستک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شستک
/šastak/
معنی
هرچیزی که شبیه انگشت بزرگ دست باشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شستک
لغتنامه دهخدا
شستک . [ ش َ ت َ ] (اِ مصغر) (اصطلاح عامیانه ) آلت چرمین که مأبونان برای دفع حکه بکار برند.(غیاث اللغات ). مرکب از شست به معنی ابهام و «کاف » نسبت . به اصطلاح لوطیان چیزی باشد از عالم چرمینه که مأبونان مثل زنان سعتری در کمر بندند و سرش در مأبونه ف...
-
شستک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به شست) [قدیمی] šastak هرچیزی که شبیه انگشت بزرگ دست باشد.