کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شسته شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شسته شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اغسل
-
واژههای مشابه
-
دست شسته
لغتنامه دهخدا
دست شسته . [ دَ ش ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مغسول الید.- دست شسته بخون ؛از جان گذشته . آماده ٔ جانبازی : همی تاخت چون باد تا طیسفون سپاهی همه دست شسته به خون .فردوسی .
-
حسن شسته
لغتنامه دهخدا
حسن شسته . [ ح ُ ن ِ ش ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن در غایت صفا و بها : این حسن شسته ای که تو داری نداشت صبح هر چند گرد چهره ٔ او آفتاب شست .سالک یزدی (از آنندراج ).
-
شسته رُفته
لهجه و گویش تهرانی
تمیز
-
شسته و رفته
دیکشنری فارسی به عربی
انيق
-
شُسته و رُفته
فرهنگ گنجواژه
مرتب، تمیز
-
دست و رو شسته
فرهنگ گنجواژه
بی حیا
-
جستوجو در متن
-
pare down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شسته شدن
-
laundered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شسته شده، شستن، گازری کردن، شسته شدن
-
tubbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توالت، شستشو کردن، شسته شدن
-
tubbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله کشی، شستشو کردن، شسته شدن
-
launder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو، شستن، گازری کردن، شسته شدن
-
launders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو، شستن، گازری کردن، شسته شدن