کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شستشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شستشو
مترادف و متضاد
تطهیر، تغسیل، شستن، غسل
فعل
بن گذشته: شستشو داد
بن حال: شستشو ده
دیکشنری
scrub, wash, washing
-
جستوجوی دقیق
-
شستشو
واژگان مترادف و متضاد
تطهیر، تغسیل، شستن، غسل
-
شستشو
لغتنامه دهخدا
شستشو. [ ش ُ ] (اِمص مرکب ) یا شستشوی . شست وشو و غسل . (ناظم الاطباء). شست وشوی . (فرهنگ فارسی معین ).- شستشو کردن ؛ غسل کردن . شستن تن : شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده . حافظ.|| پاکیزگی . (ناظم الاطباء). رجوع به ...
-
شستشو
دیکشنری فارسی به عربی
استحم , اغسل , تشطيف , حمام , غسل , مستحضر , وضوء
-
واژههای مشابه
-
قابل شستشو
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للغسل
-
شستشو دادن
دیکشنری فارسی به عربی
غسل
-
باشامپو یا سرشوی شستشو دادن
دیکشنری فارسی به عربی
شامبو
-
جستوجو در متن
-
غسل
دیکشنری عربی به فارسی
شستن , شستشو دادن , پاک کردن , شستشو , غسل , رختشويي
-
rinses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو می دهد، شستشو، با آب پاک کردن، با آب شستن
-
unwashable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل شستشو
-
washway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو
-
washhand
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو
-
occupiable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل شستشو
-
snappable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل شستشو