کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شر انگیختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شر انگیختن
لغتنامه دهخدا
شر انگیختن . [ ش َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) فتنه برپا کردن . فساد برانگیختن .
-
واژههای مشابه
-
شَرَّ
فرهنگ واژگان قرآن
شرّ - بدي - بدتر - بدترين
-
شِرّ
لهجه و گویش بختیاری
šerr شتابزده، دستپاچه.
-
شَرّ
لهجه و گویش بختیاری
šarr 1. شَر؛ 2. تهمت.
-
شِر
لهجه و گویش بختیاری
še:r شعر.
-
شَر
لهجه و گویش بختیاری
ša:r شهر.
-
شِر
لهجه و گویش تهرانی
جر دادن، جرو واجر، شِرّه . شره شره= پاره
-
شُرَّ
لهجه و گویش تهرانی
صدای ریختن آب، شرشره= آبشار کوچک
-
شِرّ،()()
لهجه و گویش تهرانی
صدای پاره کردن کاغذ و پارچه
-
شِر و شِر
فرهنگ گنجواژه
صدای آب.
-
شُر و شُر
فرهنگ گنجواژه
صدای ریزش آب.
-
شِر و شِر
لهجه و گویش تهرانی
صدای باران
-
hail of dead cats
بدرقۀ شر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ابراز خشنودی عمومی و توأم با انتقاد در پی خروج یک سیاستمدار نامحبوب از صحنۀ سیاست
-
شر خریدن
لغتنامه دهخدا
شر خریدن . [ ش َ خ َ دَ ] (مص مرکب ) مدعایی را پیش از اثبات در محکمه ای با دادن وجهی قبول کردن و سود و زیان آن را به خود اختصاص دادن .