کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شریکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شریکی
مترادف و متضاد
اشتراکی، انبازی، مشارکت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شریکی
واژگان مترادف و متضاد
اشتراکی، انبازی، مشارکت
-
شریکی
لغتنامه دهخدا
شریکی . [ ش َ ] (حامص ) شراکت و حصه داری و انبازی . || همدستی . (ناظم الاطباء). رجوع به شریک شود.
-
واژههای مشابه
-
بی شریکی
لغتنامه دهخدا
بی شریکی . [ ش َ ] (حامص مرکب ) حالت بی شریک . شریک نداشتن . انباز و همتا نداشتن .
-
جستوجو در متن
-
pally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاللی، شریکی
-
pallier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پالیر، شریکی
-
بالاشتراک
واژگان مترادف و متضاد
۱. شریکی ۲. باهم
-
مشاع
واژگان مترادف و متضاد
شریکی، مشترک، ملک مشترک، تقسیمنشده ≠ مفروز
-
اشتراکی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شریکی، عمومی، همگانی ۲. کمونیستی
-
انبازی
واژگان مترادف و متضاد
شراکت، شرکت، شریکی، مشارکت، همدستی، همکاری
-
بی همالی
لغتنامه دهخدا
بی همالی . [ هََ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی همال . بی همتایی . بی شریکی . رجوع به بی همال و همال شود.
-
بی همتایی
لغتنامه دهخدا
بی همتایی . [ هََ ] (حامص مرکب ) کیفیت و چگونگی بی همتا. بی مانندی . یکتایی . بی نظیری . بی بدیلی . فردیت . عزت . بی مثلی . بی شریکی .
-
متخارج
لغتنامه دهخدا
متخارج . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) کسی که مخارج گروه هم سفر را می گیرد و جمع می کند تا در زمان مسافرت آنها خرج کند. (ناظم الاطباء). || دو نفر شریکی که یکی خانه ٔ بنا شده و دیگری زمین را بگیرد. (ناظم الاطباء) و رجوع به تخارج شود.
-
لاشک
لغتنامه دهخدا
لاشک . [ ش َ ] (ع ق مرکب ) (از: لا + شک ) بی شک . بلاشک . بی گمان : هر جایگه که رفتی باز آمدی مظفرچون با خطر شریکی لاشک مظفّر آیی . فرخی .اکنون لاشک مرا پیش او باید رفتن . (اسکندرنامه نسخه ٔ نفیسی ).تو بیماری در این زندان و بیماریت را لاشک دوا باشد، ...