کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شریف آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیلتان شهرستان بیجار. سکنه ٔ آن 275 تن است . محصول آنجاغلات و لبنیات و مختصر انگور و آب آن از چشمه و رودخانه ٔ قزل اوزن تأمین می شود. صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . آب آن از قنات تأمین می شود. سکنه آن 131 تن است . محصول آنجا غلات و صیفی و چغندرقند. راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قمرود بخش مرکزی شهرستان قم . محصول آنجا غلات و یونجه و صیفی است . سکنه ٔ آن 100 تن و آب آن از فاضلاب رود قم است تأمین می شود. راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان . محصول آنجا غلات و پنبه وپسته و بادام و انگور و حبوب . سکنه ٔ آن 300 تن است .آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن ماشین رو است . صنایع دستی زنان کرباس بافی . مزرعه ٔ جنت آب...
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. آب آن از چشمه تأمین می شود. سکنه ٔ آن 210 تن است . محصول آنجا غلات و لبنیات و پشم . ساکنان از طایفه ٔ شاه عبداللهی هستند و زمستان به قشلاق می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل . سکنه ٔ آن 1105 تن است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. محصول آنجا غلات و لبنیات و پنبه . صنایع دستی زنان قالیچه و گلیم و کرباس بافی . راه آنجا فرعی و ساکنان آن از طایف...
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش میامی شهرستان شاهرود. سکنه ٔ آن 142 تن است . آب آن از قنات است . محصول آنجا غلات و لبنیات . راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 243 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد. [ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش جعفرآباد شهرستان ساوه . محصول آنجا غلات و بنشن و چغندرقند. سکنه ٔ آن 176 تن است . آب آن از قنات است . صنایع دستی زنان گلیم و جاجیم بافی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد.[ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زاوه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . سکنه ٔ آن 215 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و پنبه . صنایع دستی زنان کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شریف آباد
لغتنامه دهخدا
شریف آباد.[ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. سکنه ٔ آن 769 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و بنشن و چغندر و میوه . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
واژههای مشابه
-
شريف
دیکشنری عربی به فارسی
ستوده , محترم , شريف , شايان تعريف , پسنديده , بزرگوار , ابرومند , لا يق احترام , شرافتمندانه
-
علوی شریف
لغتنامه دهخدا
علوی شریف . [ ع َ ل َ ی ِ ش َ ] (اِخ ) محمدبن حسین بن عبیداﷲبن حسین علوی شریف ، مکنی به ابوعبداﷲ. وی ادیب و شاعر و خطیب بود که در جمادی الاَّخره ٔ 408 هَ . ق . درگذشت . در دمشق عهده دار امر قضاء و نیز نقابت اشراف بود. وی را دیوان شعری است . (از معجم ...
-
عرش شریف
لغتنامه دهخدا
عرش شریف . [ ع َ ش ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کرسی خداوند عالمیان که گرزمان نیز گویند. (ناظم الاطباء). عرش اعلی . عرش رحمان .
-
علی شریف
لغتنامه دهخدا
علی شریف . [ ع َ ی ِ ش َ ](اِخ ) ابن حسن بن محمدبن حسن بن قاسم حسنی فاطمی علوی . مشهور به شریف . وی جد ملوک سجلماسی در مغرب اقصی بود. جد او حسن بن قاسم نخستین فرد از این خاندان بود که از ینبعالنخل در حجاز، وارد مغرب شد. علی شریف درسجلماسة پرورش یافت ...