کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرکتبهفرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: افراد] fard ۱. [مقابلِ زوج] (ریاضی) ویژگی عددی صحیح که مضرب دو نیست و اگر بر دو تقسیم شود یک واحد اضافه میآورد.۲. یگانه؛ بیهمتا؛ بینظیر.۳. (اسم) واحد شمارش برخی چیزها؛ عدد؛ تا.۴. (اسم) هریک از اعضای جامعۀ انسانی؛ انسان؛ شخص.۵. (ا...
-
فرد
دیکشنری فارسی به عربی
شاذ , شخص , فرد , فريد
-
شرکت
واژگان مترادف و متضاد
۱. کارتل، کمپانی، کنسرسیوم ۲. انبازی، شراکت
-
شرکت
فرهنگ واژههای سره
باهمان، همبازی، همستان، هنباز
-
شرکت
فرهنگ فارسی معین
(ش کَ) [ ع . شرکة ] 1 - (مص ل .) شریک شدن . 2 - (اِمص .) شراکت ، انبازی . 3 - شراکت بین چند نفر که هر یک به میزان سرمایة خود سهم دارد. ؛~ سهامی شخص حقوقی که حقوق و تعهدات آن مستقل از حقوق و تعهدات سهامداران باشد و فعالیت آن براساس مجوز دولت مشروعی...
-
شرکت
لغتنامه دهخدا
شرکت . [ ش ِ ک َ ] (ع مص ) شریک شدن . انباز گشتن . همدست شدن در کاری . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ، اِ) انبازی و شراکت . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). همبازی . انبازی . مشارکت . هنبازی . شریک بودن . اتحاد چند کس برای غرض یا نفعی عام یا خاص ....
-
شرکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شرکة] šerkat ۱. شریک شدن؛ انباز گشتن؛ همدست شدن با یکدیگر در کاری.۲. (اسم)نهادی قانونی با فعالیتهای مخصوص بازرگانی.〈 شرکت با مسئولیت محدود: (اقتصاد) شرکتی بین دو یا چند تن که هرکدام به میزان سرمایۀ خود مسئول هستند.〈 شرک...
-
شرکت
دیکشنری فارسی به عربی
رابطة , شرکة , مجتمع , يد
-
منحصر به فرد
فرهنگ واژههای سره
بی همتا
-
business-to-machines, B2M
شرکتبهدستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوع سریعتری از تجارت الکترونیکی که در آن شرکتها از راه دور و ازطریق اینترنت با دستگاههای خودکار خود ارتباط برقرار میکنند
-
business-to-government, B2G
شرکتبهدولت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی تجارت الکترونیکی بین شرکتها و سازمانهای دولتی
-
business-to-employee, B2E
شرکتبهکارمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی تجارت الکترونیکی که در آن کارمندان درخواست لوازم و ملزومات کاری خود را بهصورت الکترونیکی به شرکتهای فروشنده ارسال میکنند
-
government-to-business, G2B
دولتبهشرکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تعامل برخط و غیرتجاری میان دولت و بخش خصوصی
-
odd-odd nucleus
هستۀ فرد ـ فرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هستهای که شمار پروتونها و نوترونهای آن هر دو فرد است
-
Alphard
فرد 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای با قدر 2/0 که غولی از ردۀ ک3 بهفاصله 177 سال نوری از خورشید است