کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شرپ
/šerp/
معنی
صدایی که از افتادن چیزی در آب یا بر روی زمین به گوش برسد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
splat
-
جستوجوی دقیق
-
شرپ
لغتنامه دهخدا
شرپ . [ ش َ / ش ِ رِ / ش َ رَ ] (اِ صوت ) مخفف شراپ است . در تداول عامه آواز زدن . (فرهنگ نظام ). زدن . (یادداشت مؤلف ). حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده بصورت یا زدن با ترکه ای تر به بدن . حکایت آواز زدن با کف دست لمس کرده یا ترکه به صورت یا بدن ک...
-
شرپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) šerp صدایی که از افتادن چیزی در آب یا بر روی زمین به گوش برسد.
-
جستوجو در متن
-
شِلپ و شُلُوپ
فرهنگ گنجواژه
صدای کفش، شِرپ و شِرپ،. شِلپ و شِلپ= صدای کفش، صدای برخورد با آب
-
شراپ
لغتنامه دهخدا
شراپ . [ش َ پ پ ] (اِ صوت ) آواز زدن . (فرهنگ نظام ). آواز که از برخوردن کف دست با صورت یا اندام برآید. شرپ . شراپ شراپ . شرپ شرپ . تکرار آواز بر اثر تکرار ضربت است .
-
شرپی
لغتنامه دهخدا
شرپی . [ ش ِ رِپ ْپی ] (اِ صوت ) صوت برخورد جسمی با آب . منسوب به شرپ ، که حکایت آواز زدن دست یا برخوردن دست به چیزی . برای نشان دادن صدا یا شدت افتادن چیزی (مثلاً در درون آب ) بر زبان آید. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
شلپ
لغتنامه دهخدا
شلپ . [ ش ِ ل ِ ] (اِ صوت ) صدای فروافتادن چیزی در آب . (در لهجه ٔ گناباد خراسان ) (یادداشت پروین گنابادی ). چلپ .- شلپ شلپ کردن ؛ فروافکندن چیزها پیاپی در آب و پراکندن به اطراف یا زدن کف دست بر آب و پراکندن آب به هر سو. || آوای سیلی که بر صورت کسی ...